مشاوره و آموزش تحصیلی ریسمونک
0

اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

رانندگی در انگلیسی واژگان و اصطلاحات مخصوص به خود را دارد که ممکن است در بافت‌های دیگر به شکل متفاوتی مورد استفاده قرار بگیرند. در این مطلب از «مجله ریسمونک» ابتدا واژگان، افعال عبارتی و اصطلاحات رانندگی به انگلیسی درموقعیت‌های مختلف را شرح می‌دهیم و سپس مثال‌هایی را در خصوص یادگیری اصطلاحات رانندگی به انگلیسی به شما ارائه می‌کنیم.

اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

رانندگی فعالیتی رایج با مجموعه‌ وسیعی از واژگان بسیار خاص، از جمله تعداد بسیار زیاد و شوکه‌کننده‌ای از «افعال عبارتی» (Phrasal Verb) است.افعال عبارتی شامل ترکیبی از فعل و حرف اضافه یا قید می‌شود. ترکیب شدن فعل با این موارد باعث تغییر معنایی آن می‌شود. در واقع، افعال عبارتی بخشی از زبان محاوره‌ای انگلیسی‌زبانان به شمار می‌آیند و در بافت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

+ همچنین در ریسمونک بخوانید:

اصطلاحات رانندگی به انگلیسی همچنین یکی از حوزه‌هایی است که در آن تفاوت‌های زیادی بین انگلیسی بریتانیایی «windscreen» و در انگلیسی آمریکایی «windshield» نامیده می‌شود و به صندوق عقب خودرو در انگلیسی بریتانیایی «boot» و در انگلیسی آمریکایی «trunk» گفته می‌شود. در ادامه اصطلاحات رانندگی به انگلیسی را با شرح واژگان مربوط به رانندگی و نمونه جملات مربوط به رانندگی به شما آموزش خواهیم داد.

اجزا ماشین به انگلیسی

واژگان مربوط به رانندگی

پرکاربردترین واژگان و افعال عبارتی مربوط به رانندگی به انگلیسی که باید حتما از آن‌ها اطلاع داشته باشید در جدول زیر ذکر شده است و در ادامه برای هر کدام چند مثال زده شده است.

به یاد داشته باشید که برخی از افعال عبارتی بیش از یک معنا دارند و اگرچه در این بافت اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در نظر گرفته می‌شود، ممکن است در بافت‌های دیگر معانی متفاوتی را انتقال دهد.

واژگان مربوط به رانندگی
driver’s license
گواهینامه رانندگی
The paper or card that says you have passed your test and are allowed to drive.
trunk (US) / boot (UK)
صندوق عقب
The space in the back of the car where you can put shopping or suitcases.
hood (US) / bonnet (UK)
کاپوت
This is like a door that covers the engine.
windshield
شیشه جلو
This is the name of the front window.
gas(US) / petrol (UK)
بنزین
The liquid you put in the car at the petrol/gas station to make it go.
accelerator/gas pedal
پدال گاز
The thing you push with your foot to make the car go.
stick shift (US) / gear (UK)
دنده
A car in which you have to operate the gears. The opposite is an automatic.
tire
تایر
The black rubber part of the wheel.
parking lot (US) /car park (UK)
پارکینگ
A large outdoor area with many spaces for people to park their cars.
handle
دستگیره در
A handle specifically designed to operate a car door.
side mirror
آینه بغل
a mirror on the outside of a car door that allows the driver to see the vehicles that are behind or passing.
tail light
چراغ عقب
a red light at the rear of a motor vehicle, train, or bicycle.
 license plate
پلاک
a sign affixed to a vehicle displaying its registration details; a number plate.
parking garage
گاراژ
A building with many levels for parking a car.
intersection
تقاطع
Where two roads cross each other, like a letter X.
highways (US) / motorways (UK)
بزرگراه
A main road, especially one connecting major towns or cities.
crosswalk
گذرگاه عابر پیاده
A place where pedestrians (people on foot) can cross the road safely.
pavement/sidewalk
پیاده‌رو
This is the path next to the road where people can walk.
back seat 
صندلی عقب
The seat in the back of a car.
back up
دنده عقب
To move a vehicle backwards.
turn signal (US) / indicator (UK)
چراغ راهنما
A flashing light that drivers use to show others that they will turn their car left or right.
flat tire 
پنچر
When a tire loses all of its air.
gas station (US) / petrol station (UK)
پمپ بنزین
A small store that sells gasoline, snacks, and drinks.
hazard lights
چراغ خطر
The special flashing lights on a car that drivers use when there is an emergency or danger.
headlights
چراغ جلو
The lights located at the front of a vehicle. These are usually used when driving at night.
honk
بوق زدن
The action of pressing a vehicle’s horn.
steering wheel
فرمان
The round wheel drivers use to control a car’s direction.
merge 
از جاده فرعی به جاده اصلی وارد شدن/ادغام شدن
merging means that the roads or the lanes are going to come together.
windshield wipers
برف پاک‌کن
a device for keeping a windshield clear of rain.
change lanes
لاین عوض کردن
a simple movement from one lane to another on roads with two or more lanes in the same direction.
to buckle up
بستن کمربند ایمنی
to put on your seat belt.
pass (US) / overtake (UK)
سبقت گرفتن
the act of one vehicle going past another slower-moving vehicle, traveling in the same direction, on a road.
fast lane 
مسیر سرعت
 a traffic lane intended for vehicles traveling at higher speeds.
break the speed limit 
رد کردن محدودیت سرعت
means you are going too fast and breaking the law.
get pulled over 
متوقف شدن توسط پلیس
The police stopping your car at the side of the road.
to load something up
بار زدن
to put packages or parcels or luggage or something big and bulky into the back of your car/van.
to fill something up
پر کردن [باک]
to put the gas, diesel or gasoline in the fuel tank of your car.
to block somebody or something In
مسیر ماشین دیگری را مسدود کردن
to park in an awkward position that they cannot move.
to slow down
آرام حرکت کردن
to take your foot off the accelerator and put your foot on the brake and to go down through the gears, to drive more slowly.
to pull out
راهنما زدن و وارد مسیر ترافیک شدن
to indicate and enter the traffic lane or the line of traffic.
to pull in
از مسیر ترافیک خارج شدن و توقف کردن
to move out of the traffic flow and stop.
to pull over
در کنار جاده نگه داشتن
similar to pull in; to drive the car to get to the side of the road.
to pull up
ایست کردن
to stop.
to drop off
کسی را با ماشین به جایی بردن
to take someone to a place in a car.
to drive off 
با ماشین به جایی رفتن
to leave in a car.
to cut In/cut off
راه کسی را بُریدن
to make a sudden and quick movement to position your car in front of another car, often without indicating properly
to tick over 
روشن بودن موتور (بدون حرکت خودرو)
we use it to describe a car engine operating at an idle pace in neutral without your car moving.
drive by
کاری را در بیرون پنجره ماشین در حال حرکت انجام دادن
do something out of a car.
get out of
ترک کردن
Leave.
run over
زیر گرفتن
hit something/someone with a car and drive over them.
run into
برخورد کردن
crash into somebody/something
knock down
با ماشین به کسی زدن
hit somebody and make them fall to the ground.
pick up
سوار کردن
take someone in a vehicle.
speed up 
گاز دادن
to go faster.
turn off 
 از جاده‌ای به جاده دیگری رفتن
to leave a road to go along another.

برای درک بهتر اصطلاحات رانندگی به انگلیسی به مثال‌های زیر توجه کنید.

According to the GPS, we should turn off at exit ۳۵.

طبق دستگاه مسیریاب، باید از خروجی شماره ۳۵ برویم.

Suddenly, a car cut in in front of me forcing me to brake sharply.

ناگهان ماشینی جلوی مسیرم را برید و مجبورم کرد تا یهویی ترمز بگیرم.

Pull out of the garage and go left.

از گاراژ بیرون بیا و به سمت چپ برو.

Start the car! It’s freezing!

ماشین را روشن کن! هوا به شدت سرد است!

The lanes merge up ahead.

مسیرها جلوتر ادغام می‌شوند.

Look all around your car before you change lanes.

قبل از تغییر مسیر، به اطراف ماشین خود نگاه کنید.

Use your turn signal when making a turn.

هنگام پیچیدن از چراغ راهنما استفاده کنید.

Windshield wipers are important on rainy days.

برف پاک‌کن در روزهای بارانی مهم است.

You need to pass this guy. He’s so slow.

باید از ماشین این یارو سبقت بگیری. او خیلی کند است.

Use the fast lane!

در مسیر سرعت حرکت کن!

پارکینگ در انگلیسی

The police pulled up in front of me and blocked me in.

پلیس در مقابلم توقف کرد و مسیرم را مسدود کرد.

You forgot to turn off your turn signal after you merged.

فراموش کردی راهنمای خود را بعد از ادغام خاموش کنی.

You should slow down, you’re speeding and we’re going to get fined.

باید سرعتت را کم کنی. داری گاز می‌دهی و ممکن است جریمه شویم.

Speed up a bit; we’re being overtaken by a bicycle.

کمی گاز بده؛ دوچرخه‌ای از ما سبقت گرفت.

We got in the car and headed for the airport.

سوار ماشین شدیم و به سمت فرودگاه حرکت کردیم.

Get out of the car slowly with your hands up.

دست‌ها بالا و به آرامی از ماشین خارج شوید.

See if you can back up a bit further.

ببین می‌توانید کمی بیشتر دنده عقب بگیری.

We pulled in at the side of the road.

ما کنار جاده نگه داشتیم.

You must not get out of the car when it is in motion.

وقتی ماشین در حال حرکت است نباید از آن پیاده شوید.

The bus went out of control and ran into a line of people.

اتوبوس از کنترل خارج شد و با ردیفی از مردم برخورد کرد.

She saw the ambulance coming up behind her and pulled over.

او آمبولانس را دید که از پشت سرش می‌آید و کنار جاده نگه داشت.

A car pulled out in front of me.

ماشینی [از مسیر فرعی وارد مسیر اصلی شد و] در مقابل ماشین من قرار گرفت.

Okay, kids, buckle up, and we’ll be on our way.

خیلی خب، بچه‌ها. کمربندهای ایمنی خود را ببندید تا حرکت کنیم.

We need to go to the gas station on the way back and fill the tank up.

باید در راه برگشت به پمپ‌بنزین برویم و باک را پر کنیم.

She was knocked down by a bus.

اتوبوسی به او زد.

I’ll pick you up at six.

ساعت شش دنبالت می‌آیم.

We load up the trailer with our suitcases when we’re going on our holidays.

وقتی به تعطیلات می‌رویم، چمدان‌هایمان را در بارکش بار می‌زنیم.

You should slow down at a yield sign to ensure that there is no traffic.

برای اطمینان از اینکه ترافیک وجود ندارد، باید سرعت خود را در مقابل تابلو احتیاط کاهش دهید.

تابلوهای رانندگی در انگلیسی

She stopped for a moment to let the bus pull out.

او لحظه‌ای توقف کرد تا به اتوبوس اجازه دهد به گوشه جاده برود.

He pulled in at the filling station.

او وارد پمپ بنزین شد.

Oh look, just pull in there, there’s a space there, I’ll hop out of the car quickly.

اوه نگاه کن، آنجا نگه دار، آنجا جای پارک هست، من سریع از ماشین پیاده می‌شوم [تا جا بگیرم].

Wait when I can pull over safely, then you can get out.

صبر کن تا من به طور کامل در کنار جاده نگه دارم، آنوقت می‌توانی پیاده شوی.

All vehicles must pull up at the traffic lights.

همه وسایل نقلیه باید در مقابل چراغ راهنمایی توقف کنند.

He dropped us off at the airport and drove off without even saying goodbye.

او ما را در فرودگاه پیاده کرد و بدون حتی یک خداحافظی خشک و خالی رفت.

You’re breaking the speed limit. Slow down.

از محدودیت سرعت تندتر می‌روی. آرام حرکت کن.

I was speeding and got pulled over by the police.

در حال سرعت رفتن بودم که توسط پلیس دستگیر شدم.

I take my car out of my driveway in the morning and back it up onto the street.

صبح ماشینم را از مقابل خانه بیرون می‌آورم و دنده عقب وارد خیابان می‌شوم.

The car that cut in front of me seemed to be out of control.

ماشینی که راه من را بُرید انگار از کنترل خارج شده بود.

Letting your car tick over for ۱۰ minutes generates a lot of emissions.

روشن نگه داشتن بیهوده [موتور] ماشین شما به مدت ۱۰ دقیقه باعث تولید گازهای گلخانه‌ای زیادی می‌شود.

On a cold winter morning, you sit there with the engine ticking over and then gradually, the car will heat up.

در یک صبح سرد زمستانی، منتظر می‌نشینید و موتور را روشن می‌گذارید و سپس ماشین به تدریج گرم می‌شود.

We’d better fill up. It is much more expensive if you pull into a gas station on the motorway.

بهتر است باک را پر کنیم. رفتن به پمپ بنزینی که در بزرگراه قرار دارد بسیار گران‌تر است.

Please buckle up now; we’re about to land.

لطفا همین الان کمربندهای ایمنی خود را ببندید. ما در شرف فرود هستیم.

Back up a little bit. Turn left, turn right and head in that direction and you should find the place that you’re looking for.

کمی دنده عقب بگیر. به چپ بپیچ، به راست بپیچ و در همان جهت حرکت کن. آنوقت جایی را که به دنبال آن می‌گردید پیدا می‌کنید.

The buckle is the part of the seat belt that clicks click into the little holder.

سگک قسمتی از کمربند ایمنی است که با صدای تق روی نگهدارنده کوچکش قفل می‌شود.

Can you drop me off at the bus stop?

آیا ممکن است من را در ایستگاه اتوبوس پیاده کنی؟

Who’s going to drop the kids off at your mother’s so that she can look after them for the weekend?

چه کسی قرار است بچه‌ها را به مادرتان بسپارد تا آخر هفته از آن‌ها مراقبت کند؟

A second policeman cut off his escape.

پلیس دوم مانع از فرار او شد.

What time will you pick me up?

چه ساعتی دنبالم می‌آیی؟

Don’t forget you have to go to the gas station and fill up the tank.

فراموش نکن که باید به پمپ‌بنزین بروی و باک را پر کنی.

He was killed in a drive-by shooting.

او طی تیراندازی در ماشین کشته شد.

He filled up the tank with gas.

او باک را پر از بنزین کرد.

Jessica was run over by a car outside her house.

«جسیکا» بیرون خانه‌اش توسط ماشینی زیر گرفته شد.

My car broke down on my way to work and I had to call the breakdown truck.

ماشینم در راه رفتن به محل کارم خراب شد و مجبور شدم با امداد خودرو تماس بگیرم.

سوار شدن در ماشین به انگلیسی

Could you drop me off in front of the library?

آیا ممکن است من را جلوی کتابخانه پیاده کنی؟

Be careful, Peter, you can’t just cut off people like that! It is rude and dangerous!

مواظب باش، «پیتر». تو نمی‌توانی اینجوری راه افراد را ببُری! این کار غیرمحترمانه و خطرناک است!

موقعیت‌های مختلف هنگام رانندگی

در ادامه اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در موقعیت‌های مختلف را در قالب جمله توضیح خواهیم داد.

نمونه جملات مربوط به هر کدام از این موقعیت‌ها را می‌توانید در ادامه مشاهده کنید.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد باز کردن/بستن قفل در ماشین:

Can you unlock the car? I forgot to take my bag out.

آیا ممکن است قفل در ماشین را باز کنی؟ یادم رفت کیفم را بیرون بیاورم.

Do you lock your car at night?

آیا ماشین خود را هنگام شب قفل می‌کنید؟

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد سوار شدن در ماشین:

Come on, get in the car.

یالا، سوار ماشین شو.

Let’s get back in the car.

بیا برگردیم داخل ماشین.

I can’t get out of the car because I hurt my knee.

من نمی‌توانم از ماشین پیاده شوم زیرا زانویم آسیب دیده است.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد بستن/باز کردن کمربند ایمنی:

I can’t put my seatbelt on. It’s stuck!

من نمی‌توانم کمربندم را ببندم. گیر کرده است!

Come on, put on your seatbelt.

یالا، کمربندت را ببند.

We’re not going anywhere until you put on your seatbelt.

تا زمانی که کمربند ایمنی خود را نبندی، هیچ‌جا نخواهیم رفت.

Don’t take off your seatbelt yet.

فعلا کمربند ایمنی خود را باز نکنید.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد کشیدن/خواباندن ترمز دستی:

So, I was driving the other day and realized that I had forgotten to take off the handbrake. No wonder it was driving slowly.

خب، دو روز پیش در حال رانندگی بودم که متوجه شدم فراموش کرده‌ام ترمز دستی را بخوابانم. پس بیخود نبود که آهسته حرکت می‌کرد.

It’s hard to take off the handbrake!

خواباندن ترمز دستی سخت است!

 واژگان مربوط به رانندگی در انگلیسی
  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد روشن/خاموش کردن ماشین:

I’m sorry I’m late. The car wouldn’t start.

ببخشید دیر کردم. ماشین روشن نمی‌شد.

Come on, let’s go. Start the car.

یالا، بیا برویم. ماشین را روشن کن.

Turn the car off!

ماشین را خاموش کن!

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد دنده ماشین:

ماشین‌ها به طور کلی به دو صورت دنده عوض می‌کنند؛ به صورت دستی و به صورت اتوماتیک. در این بخش می‌توانید مثال‌هایی در مورد عوض کردن دنده در ماشین‌های دنده‌ای و اتوماتیک را مشاهده کنید.

I’ve never driven a manual car.

من هرگز با ماشین دنده‌ای رانندگی نکرده‌ام.

Automatic cars are much easier to drive.

رانندگی با ماشین‌های دنده اتوماتیک بسیار راحت‌تر است.

لازم به ذکر است که در ماشین‌های دنده‌ای و اتوماتیک برای عوض کردن دنده از اصطلاح Put it into به معنای «عوض کردن» استفاده می‌کنیم. به مثال‌های زیر برای درک بهتر این دسته از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی توجه کنید.

Put it into ۲nd.

بزن دنده دو.

I put it into ۵th as soon as possible on the motorway.

من در بزرگراه در سریع‌ترین زمان ممکن دنده پنج زدم.

Drop it into ۲nd at this roundabout.

در این دوربرگردان دنده دو بزن.

Put it into drive.

دنده را روی حالت حرکت قرار بده.

Put it into reverse.

دنده را روی حالت دنده عقب قرار بده.

Put it into park.

دنده را روی حالت پارک قرار بده.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد پدال ماشین:

Step on the brake/Hit the brake.

ترمز بگیر.

Step on the gas/accelerator a little more.

کمی بیشتر گاز بده.

I broke too late and ended up hitting the car in front.

من خیلی دیر ترمز گرفتم و در نهایت به ماشین جلویی برخورد کردم.

Accelerate to get past that car.

گاز بده تا از آن ماشین سبقت بگیری.

 اصطلاحات رانندگی به زبان انگلیسی
  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد امکانات ماشین:

Can you turn off the AC?

آیا ممکن است کولر را خاموش کنی؟

Can you turn up the AC?

آیا ممکن است کولر را زیاد کنی؟

Let’s put on the heating.

بیا بخاری را روشن کنیم.

Should we put on the radio?

رادیو را روشن کنیم؟

Turn on your hazards here.

چراغ خطر را اینجا روشن کن.

You can turn your hazards off now.

حالا می‌توانی چراغ خطر را خاموش کنی.

Did you turn on your lights?

چراغ‌ها را روشن کردی؟

Is the AC on?

آیا کولر روشن است؟

Can you turn that off?

ممکن است آن را خاموش کنی؟

Turn it down a bit.

کمی درجه‌اش را کم کن.

It’s roasting in here. I’m going to turn down the heating.

اینجا خیلی گرم است. بخاری را کم می‌کنم.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد پنجره ماشین:

Want to turn off the AC and put the windows down?

آیا می‌خواهید کولر را خاموش و پنجره را باز کنید؟

Can you put your window up? We’re on the highway now.

آیا ممکن است پنجره خود را بالا بدهید؟ ما الان در بزرگراه هستیم.

Let’s put the windows down.

بیا پنجره‌ها را بدهیم پایین.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد راهنمای ماشین:

Is my left turn signal working?

آیا راهنما سمت چپ من کار می‌کند؟

No one indicates in America.

هیچ‌کس در آمریکا از چراغ راهنما استفاده نمی‌کند.

It’s important to indicate to let people know where you’re going.

به کار بردن چراغ راهنما مهم است، تا مردم بدانند کجا می‌روید.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد سرعت رفتن با ماشین:

We’re doing about ۷۰ mph.

ما حدود ۷۰ مایل در ساعت حرکت می‌کنیم.

He must be going at least ۱۱۰ mph.

او حداقل چیزی در حدود ۱۱۰ مایل در ساعت حرکت می‌کند.

I was only going ۷۳ mph and I got pulled over.

من فقط ۷۳ مایل در ساعت حرکت می‌کردم، که [پلیس] من را نگه داشت.

Can you go a little faster?

آیا می‌توانی کمی سریع‌تر حرکت کنی؟

Slow down a little. These are tight bends.

سرعت خود را کمی کاهش دهید. این‌ پیچ‌ها باریک هستند.

Speed up a little. You’re only going ۴۵ in a 60.

کمی سرعت بگیرید. شما فقط ۴۵ در ۶۰ می‌روید.

Can you go a little slower? I’m getting car sick.

آیا ممکن است کمی آهسته‌تر بروی؟ دارم حالت تهوع می‌گیرم.

 رانندگی به انگلیسی چی میشه
  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد پیچیدن با ماشین:

Turn left after this shop.

بعد از این مغازه به چپ بپیچید.

Take this right.

اینجا به راست بپیچ.

Go straight ahead at this roundabout.

در این دوربرگردان مستقیم به جلو حرکت کن.

You missed your turn again!

دوباره اشتباه پیچیدی!

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد گیر کردن در ترافیک:

I’m going to be a little late. I’m stuck in traffic.

یه کم دیر می‌آیم. در ترافیک گیر کرده‌ام.

Has there been an accident? We’re just not moving.

آیا تصادفی رخ داده است؟ اصلا هیچ حرکتی نمی‌کنیم.

Try and avoid rush hour if you can.

سعی کنید در صورت امکان از ساعت شلوغی اجتناب کنید.

It’s bumper to bumper.

ترافیک بسیار شدید است.

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد عازم شدن:

Let’s set off at ۷ AM.

بیا ساعت ۷ صبح راه بیفتیم.

Do you think we should set off early morning?

به نظر شما باید صبح زود راه بیفتیم؟

Do you think we should set off before ۷?

به نظر شما باید قبل از ساعت ۷ حرکت کنیم؟

Have you set off yet?

هنوز راه نیفتادی؟

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد پرسیدن مسیر:

I’ve lost my way/I’ve gotten lost/I’m lost.

راهم را گم کردم/ گم شده‌ام/ گم شدم.

Where is the road to…?

مسیر… کجاست؟

How do you get to…?

چگونه می‌توان به … رسید؟

What is the shortest way to…?

کوتاه‌ترین مسیر به… کدام است؟

How far is it to the nearest…/How far is it to the closest…?

تا نزدیک‌ترین… چقدر فاصله است؟/فاصله تا نزدیک‌ترین… چقدر است؟

How do I get to route…?

چگونه می‌توانم به مسیر… برسم؟

Is this the road to…/Is this how you get to…?

آیا مسیر… همین است؟/آیا از همین مسیر می‌توان به… رسید؟

Where does this road lead to/Where does this road go to?

این جاده به کجا ختم می‌شود؟/این جاده به کجا می‌رسد؟

Can you show me on the map?

آیا ممکن است به من روی نقشه نشان دهید کجا هستم؟

Where do I turn?

کجا باید بپیچم؟

How far is that in miles/That’s how much in miles?

مسافت تا آنجا بر حسب مایل چقدر است؟/این مسافت بر حسب مایل چقدر است؟

How long does it take by car?

رسیدن به آنجا با ماشین چقدر طول می‌کشد؟

How far is the nearest gas station?

فاصله تا نزدیک‌ترین پمپ‌بنزین چقدر است؟

Is there a parking lot nearby?

آیا در این اطراف پارکینگی وجود دارد؟

Where can I leave the car?

کجا می‌توانم ماشین را بگذارم؟

پمپ بنزین در انگلیسی
  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد رفتن به پمپ‌بنزین:

My tank is empty.

باک ماشینم خالی است.

Fill it up, please.

پرش کن لطفا.

Top off the tank, please.

لطفا باک را پر کنید.

Ten gallons of gas, please.

ده تا بنزین لطفا.

I’d like ۱۰ gallons of gas.

من ۱۰ تا بنزین می‌خواهم.

I need some oil.

ماشین من به کمی روغن احتیاج دارد.

My car needs an oil change.

ماشین من نیاز به تعویض روغن دارد.

Do you have any antifreeze?

ضدیخ دارید؟

I need some antifreeze.

به مقداری ضدیخ نیاز دارم.

Have you any coolant?

مایع خنک‌کننده دارید؟

Do you stock antifreeze?

ضد یخ انبار می‌کنید؟

Could you wash the car?

آیا می‌توانید ماشین را بشویید؟

Please wash my car.

لطفا ماشینم را بشویید.

Can the car be washed?

آیا ممکن است ماشین شسته شود؟

Would you please add some water to the radiator?

ممکن است لطفا کمی آب به رادیاتور اضافه کنید؟

Please add some water.

لطفا مقداری آب اضافه کنید.

Add some water to the radiator, please.

لطفا مقداری آب به رادیاتور اضافه کنید.

Would you please top off the brake fluid?

لطفا روغن ترمز را پر کنید؟

Top off the brake fluid, please.

لطفا روغن ترمز را پر کنید.

Please fill up the brake fluid.

لطفا روغن ترمز را پر کنید.

Add some brake fluid, please.

لطفا مقداری روغن ترمز اضافه کنید.

Would you check the tires please?

ممکن است لطفا [باد] لاستیک‌ها را تنظیم کنید؟

Would you please check the tire pressure?

ممکن است لطفا فشار باد لاستیک‌ها را تنظیم کنید؟

I guess the tire pressure should be checked.

فکر کنم باد لاستیک‌ها باید تنظیم شود.

Could you check the air in the tires?

برف‌پاک‌کن به انگلیسی

  • اصطلاحات رانندگی به انگلیسی در مورد حادثه اورژانسی در جاده:

My car broke down. Please send someone for it.

ماشین من خراب شده است. لطفا کسی را برای [تعمیر] آن بفرستید.

I broke down. Send someone to help me, please.

ماشینم خراب شده است. لطفا کسی را بفرستید تا به من کمک کند.

I need my car fixed up.

ماشین من نیاز به تعمیر دارد.

Can you fix the car?

آیا می‌توانید ماشین را تعمیر کنید؟

The engine won’t start.

موتورش روشن نمی‌شود.

There is something wrong with the engine.

موتورش مشکل پیدا کرده است.

I think the battery is dead.

فکر کنم باتری‌اش تمام شده است.

Would you please charge the battery?

ممکن است لطفا باتری را شارژ کنید؟

The engine overheats constantly/The engine overheats a lot/The engine is overheating.

موتور مدام داغ می‌کند/موتور خیلی داغ می‌کند/موتور در حال داغ کردن است.

It makes a strange noise/Something is making a noise/It makes a funny noise.

ماشین صدای عجیبی می‌دهد/چیزی صدا می‌دهد/ماشین صدای عجیبی می‌دهد.

My tire is flat, I need a spare/My tire blew out. I need a replacement.

لاستیک من پنچر است، من به زاپاس نیاز دارم/لاستیکم پنچر شد. به زاپاس احتیاج دارم.

The horn doesn’t work/The horn won’t beep/The horn is broken.

بوق کار نمی‌کند/ بوق نمی‌زند./ بوق خراب شده است.

The keys have been left inside the car.

سوئیچ داخل ماشین جا مانده است.

How long will it take to repair the car?

تعمیر ماشین چقدر طول می‌کشد؟

Will it take long to have the car fixed up?

آیا تعمیر ماشین خیلی طول می‌کشد؟

Can you repair it today?

آیا می‌توانید ماشین را امروز تعمیر کنید؟

Please call me when the car is ready.

لطفا وقتی ماشین آماده شد با من تماس بگیرید.

Let me know when the car is repaired.

وقتی ماشین تعمیر شد به من اطلاع دهید.

How much will the repairs cost, approximately/What is the estimated cost of the repairs?

هزینه تعمیرات حدودا چقدر خواهد شد؟

Are the repairs covered by my insurance?

آیا بیمه تعمیرات ماشین من را پوشش می‌دهد؟

Will you give me an itemized bill?

آیا به من فاکتور می‌دهید؟

تمرین اصطلاحات رانندگی به انگلیسی

برای درک بهتر اصطلاحات رانندگی به انگلیسی به تمرین زیر و پاسخ آن توجه کنید. بدین منظور، جاهای خالی را با کلمه مناسب پر کنید.

 

(side mirror / windshield wipers / handle / trunk / tail light / license plate

Q۱: Is the ______ broken? I can’t open the door.

جواب

Answer: Is the handle broken? I can’t open the door.

Q۲: It will rain tonight. Did you fix your ______?

جواب

Answer: It will rain tonight. Did you fix your windshield wipers?

Q۳: Sorry, my car is full. Do you have space in your ______ for these bags?

جواب

Answer: Sorry, my car is full. Do you have space in your trunk for these bags?

Q۴: Don’t forget to check your ______ before driving off.

جواب

Answer: Don’t forget to check your side mirror before driving off.

Q۵: I think your ______ is broken. I didn’t see your turn signal.

جواب

Answer: I think your tail light is broken. I didn’t see your turn signal.

Q۶: Were you able to read his ______? I will call the police.

جواب

Answer: Were you able to read his license plate? I will call the police.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *