در زبان انگلیسی روشهای مختلفی برای پرسیدن قیمت به انگلیسی وجود دارد. «money» به معنای «پول» اسم غیرقابلشمارش است و برای پرسیدن قیمت از کلمه پرسشی «how much» استفاده میکنیم. در این مطلب قصد داریم انواع روشهای پرسیدن قیمت را آموزش دهیم و به کمک مثال و مکالمههای مختلف، با کاربرد آنها در جمله آشنا شویم. همچنین به واحد پول رایج برخی از کشورهای انگلیسیزبان اشاره خواهیم کرد.
پرسیدن قیمت به انگلیسی
از هر جایی که خرید میکنیم، بدون شک درباره قیمت آن میپرسیم. در بسیاری از موارد، باید درباره قیمت بحث کنیم. مکالمههایی که در این رابطه شکل میگیرد، اغلب با پرسشهایی مانند «How much does this cost» شروع میشود. اما روش پرسیدن قیمت به انگلیسی متفاوت است و در واقع به نوع آیتمی بستگی دارد که قصد خریدن آن را دارید.
در حالت مؤدبانه میتوانیم بپرسیم «How much is this» تا درباره قسمت اجناسی بپرسیم که معمولاً جزو فهرست خریدهای روزانه یا معمول ما قرار دارد، مانند غذا، خواربار، سبزیجات، خریدهای منزل. درچنین شرایطی، نوع پرسیدن و رویکردی که برای پرسیدن قیمت داریم، به مکان و نوع جنس بستگی دارد.
هدف از این آموزش، پرسیدن درباره قیمت به انگلیسی در موقعیتهای مختلف است. مثالی که در ابتدا ارائه میکنیم، در دسته پرسشهای متداول درباره پرسیدن قیمت به انگلیسی است و در ادامه این مطلب به سایر روشهای پرسیدن نیز اشاره خواهیم کرد.
به طور کلی، روشهای پرسیدن قیمت به انگلیسی را میتوانیم در دستهبندی سؤالهای جدول زیر قرار دهیم. ترجمه آنها نیز در ردیف بعدی نوشته شده است و در ادامه هر یک از این روشها را به طور کامل و با مثال توضیح خواهیم داد.
How much is this? |
قیمت این چقدر است؟ |
How much are these? |
قسمت اینها چقدر است؟ |
How much does this cost? |
قیمت این چقدر است؟ |
What is the price of this? |
قیمت این چقدر است؟ |
What is the asking price of this? |
قیمت این با تخفیف چقدر است؟ |
How much is the cost of this? |
قیمت این چقدر است؟ |
Do you know how much it costs? |
میدانی قیمت این چقدر است؟ |
Would you please tell me the price of this? |
ممکن است لطفاً بگویید قیمت این چقدر است؟ |
Would you please check the price of this for me? |
ممکن است لطفاً قیمت این را برای من چک کنید؟ |
Would you mind telling me the price of this? |
ممکن است قیمت این را به من بگویید؟ |
How much did it cost? |
قیمتش چقدر بود؟ |
- How much is this: سادهترین و رایجترین راه برای پرسدین قیمت به انگلیسی «How much is it» است. اغلب این پرسش را در خریدهای روزانه خود مطرح میکنیم. اگر به مغازهای رفتهاید و قصد دارید درباره قیمت برخی از کالاهایی بدانید که ممکن است برچسب قیمت روی آنها نخورده باشد، میتوانید به کمک این سوال به جواب خود برسید. برای پرسیدن قیمت به انگلیسی بهجای «it» میتوانیم از «ضمایر اشاره» نیز استفاده کنیم که شامل «this» و «that» میشود. به مثالهای زیر توجه کنید.
How much is this book?
قیمت این کتاب چقدر است؟
How much is this toothpaste?
قیمت این خمیردندان چقدر است؟
How much is that fish?
قیمت آن ماهی چقدر است؟
- How much are these: برای پرسیدن قیمت به انگلیسی در صورتی که بیش از یک آیتم مدنظر ما باشد، باید از فعل جمع استفاده کنیم و همراه با آن ضمایر اشاره جمع به کار ببریم، بنابراین سوال آن به صورت «How much are these/those» مطرح میشود. به مثالهای زیر دقت کنید.
How much are these/those jackets?
قسمت این/آن کتها چقدر است؟
How much are these knives?
قیمت این چاقوها چقدر است؟
How much are those vegetables?
قیمت آن سبزیها چقدر است؟
How much are these sunglasses?
قیمت این عینک آفتابی چقدر است؟
- How Much Does This Cost: یکی از روشهای پرسیدن درباره قیمت با استفاده از همین سوال است و اغلب بهجای «How much is this» به کار میرود. اما در شرایط خاص قیمت چیزی را با یکی از سوالهای زیر میپرسیم:
How much does this/that umbrella cost?
قیمت این چتر چقدر است؟
How much does this watermelon cost?
قیمت این هندوانه چقدر است؟
How much does that ball cost?
قیمت آن توپ چقدر است؟
در صورتی که بخواهیم قیمت بیشتر از یک آیتم را بدانیم، از جملههای پرسشی زیر کمک میگیریم:
How much do these biscuits cost?
قیمت این بیسکویتها چقدر است؟
How much do those fruits cost?
قیمت آن میوهها چقدر است؟
How much do these nuts cost?
قسمت این آجیلها چقدر است؟
- What is the price of this: از این سوال زمانی استفاده میشود که درباره قیمت چیزی بپرسیم که مقدار خاصی از آن مدنظرمان است. برای این که به طور ویژه به آن اشاره کنیم باید مشخصاً اسم آن را بیاوریم. برای مثال میتوانیم از جملههای پرسشی زیر کمک بگیریم.
What is the price of this/that black car?
قیمت این/آن ماشین مشکی چند است؟
What is the price of this bungalow?
قیمت این خانه ییلاقی چیست؟
What is the price of that machine?
قیمت آن ماشین چند است؟
برای اینکه درباره قیمت اسامی جمع بپرسیم، میتوانیم یکی از سوالهای زیر را مطرح کنیم:
What is the price of these/those cars?
قیمت این/آن ماشینها چند است؟
What is the price of these bungalows?
قیمت این خانههای ییلاقی چند است؟
What is the price of those machines?
قیمت آن ماشینها چند است؟
- What is the asking price of this: وقتی قصد داریم چیزی بخریم که باید مقدار زیادی پول برای آن بپردازیم و میتواند جای چانه زدن یا تخفیف گرفتن داشته باشد، میتوانیم از این سوال کمک بگیریم. به مثالهای زیر دقت کنید.
What is the asking price of this/that?
قیمت این/آن با تخفیف چقدر است؟
What is the asking price of this house?
قیمت این خانه با تخفیف چقدر است؟
What is the asking price of that piece of land?
قیمت آن تکه زمین با تخفیف چقدر است؟
What is the asking price of this car?
قیمت این ماشین با تخفیف چقدر است؟
- How much is the cost of this: از این سوال برای پرسیدن درباره قسمت چیزی از کسی استفاده میکنیم. میتوانیم بهجای آن سوال «How much is this» را نیز به کار ببریم. در این نوع سوال، میتوانیم اسم آیتم خاصی را که مدنظر داریم ذکر کنیم. به چند مثال زیر توجه کنید.
How much is the cost of this/that dress?
قیمت این/آن لباس چقدر است؟
How much is the cost of this mobile phone?
قیمت این تلفن همراه چقدر است؟
How much is the cost of that Bluetooth?
قیمت آن بلوتوث چقدر است؟
همچنین میتوانیم در صورتی که به بیشتر از یک چیز اشاره میکنیم، ضمایر اشاره «these» و «those» را به کار ببریم، مانند مثالهای زیر:
How much is the cost of these books?
قیمت این کتابها چقدر است؟
How much is the cost of those toys?
قیمت آن اسباببازیها چقدر است؟
How much is the cost of these chocolates?
قیمت این شکلاتها چقدر است؟
:همچنین در ریسمونک بخوانید
نام سبزیجات مختلف به انگلیسی چه می شود ؟
- Do you know how much it/this/that costs: معمولاً از این سوال برای پرسیدن درباره قیمت چیزی به طور مستقیم استفاده میکنیم. در واقع وقتی میخواهیم درباره قیمت چیزی بدانیم که متعلق به دوستمان است یا به کسی مربوط میشود که او را میشناسیم، چنین سوالی را مطرح میکنیم، مانند مثالهای زیر:
Do you know how much this laptop costs?
میدانید قیمت این لپتاپها چقدر است؟
Do you know how much that camera costs?
میدانید قیمت این دوربین چقدر است؟
Do you know how much this cellphone costs?
میدانید قیمت این تلفن همراه چقدر است؟
برای اسامی جمع نیز میتوانیم پرسشهای زیر را به کار ببریم:
Do you know how much these pens cost?
میدانید قیمت این خودکارها چقدر است؟
Do you know how much those books cost?
میدانید قیمت آن کتابها چقدر است؟
Do you know how much these cups cost?
میدانید قیمت این فنجانها چقدر است؟
- Would You Please Tell Me the Price of This: این نوع سوال که برای پرسیدن قیمت به انگلیسی به کار میرود، بسیار مؤدبانه و محترمانه است. میتوانید از این اصطلاح در مواقع کاملاً رسمی استفاده کنید، مثلاً زمانی که کسی را برای اولین بار دیدهاید. به چند مثال زیر توجه کنید.
Would you please tell me the price of this microphone?
ممکن است خواهش کنم قیمت این میکروفون را بگویید؟
Would you please tell me the price of that speaker?
ممکن است لطفاً قیمت آن اسپیکر را بگویید؟
وقتی درباره بیش از یک محصول و به طور کلی درباره اسامی جمع صحبت میکنیم، میتوانیم از حالت جمع استفاده کنیم، مانند مثالهای زیر:
Would you please tell me the price of these curtains?
ممکن است خواهش کنم قیمت این پردهها را بگویید؟
Would you please tell me the price of those earphones?
ممکن است خواهش کنم قیمت این هدفون را بگویید؟
- Would You Please Check the Price of This for Me: وقتی وارد قصد خرید از مغازههای بزرگتر را داریم، اغلب از مغازهدار میپرسیم تا قیمت آن را برای ما چک کند. اما میتوانیم از دیگران نیز برای این امر کمک بخواهیم. بنابراین، میتوانید سوالهای زیر را درباره پرسیدن قیمت به انگلیسی مطرح کنید.
Would you please check the price of this spoon set?
ممکن است لطفاً قیمت این ست قاشق را برای من چک کنید؟
Would you please check the price of that spatula for me?
ممکن است لطفاً قیمت آن کاردک را برای من چک کنید؟
Would you please check the price of these nuts for me?
ممکن است لطفاً قیمت این آجیلها را برای من چک کنید؟
Would you please check the price of those cookies for me?
ممکن است لطفاً قیمت این کلوچهها را برای من چک کنید؟
- Would You Mind Telling Me the Price of This: از این سوال به عنوان روشی کاملا مودبانه و رسمی برای پرسیدن قیمت به انگلیسی استفاده میشود. اگرچه بهظاهر سوالی استفهامی محسوب میشود، در واقع نوعی درخواست است. وقتی از کسی محترمانه درخواست میکنیم قیمت چیزی را به ما بگوید، میتوانیم از این نوع سوال کمک بگیریم. مثالهای زیر شما را با نحوه پرسیدن قیمت به انگلیسی با استفاده از این سوال بیشتر آشنا میکند.
Would you mind telling me the price of this toy bike?
ممکن است لطفاً قیمت این دوچرخه اسباببازی را به من بگویید؟
Would you mind telling me the price of that toy?
ممکن است لطفاً قیمت آن اسباببازی را به من بگویید؟
و در شرایطی که بخواهیم درباره بیشتر از یک آیتم قیمت را بپرسیم، از ضمایر اشاره جمع «these» یا «those» استفاده میکنیم، مانند سؤالهای زیر:
Would you mind telling me the price of these books?
ممکن است لطفاً قیمت این کتابها را به من بگویید؟
Would you mind telling me the price of those albums?
ممکن است لطفا قیمت آن آلبومهای عکس را به من بگویید؟
برای ساختن سؤالهایی که درخواست مؤدبانهای را مطرح میکنند، میتوانیم از حالتهای دیگری نیز کمک بگیریم. در جدول زیر میتوانید تعدادی از درخواستهای مؤدبانه را مشاهده کنید.
درخواست رسمی | درخواست غیررسمی | درخواست نیمه رسمی |
Would you please….? | Can you…? | Would you…? |
Would you mind…? | Will you…? | Could you…? |
Do you mind…? | ||
Do you think you could…? | ||
I was wondering if it would be possible to… | ||
Is there any chance that I could…? | ||
Would it be alright if I…? |
- How Much Did It Cost: هنگامی که بخواهیم درمورد قیمت چیزی بپرسیم که قبلاً خریداری شده است، از این اصطلاح کمک میگیریم. فرض کنید در منزل دوست صمیمی خود هستید و متوجه تلفن همراه او میشوید که بهتازگی خریده است. بنابراین به راحتی میتوانید این سؤال را مطرح کنید و اگر از آن خوشتان آمده، آن را تهیه کنید. به چند مثال دیگر در این رابطه توجه کنید.
How much did this cost?
قیمت این چقدر شد؟
How much did that mobile phone cost?
قیمت آن تلفن همراه چقدر شد؟
How much did this umbrella cost?
قیمت آن چتر چقدر شد؟
و اگر بخواهیم درباره قیمت بیشتر از یک چیز بپرسیم، از سؤالهای زیر استفاده میکنیم:
How much did they cost?
قیمت آنها چقدر شد؟
How much did these pencils cost?
قیمت این مدادها چقدر شد؟
How much did those gadgets cost?
قیمت آن وسایل چقدر شد؟
نکته: اگر میخواهید درباره قیمت چیزی بپرسید که قبلاً کسی آن را خریده اما با او صمیمی نیستید، بهتر است که این کار را نکنید. شاید شخص مقابل با پرسیدن آن معذب شود، حتی اگر به شکلی کاملاً محترمانه آن را مطرح کنید.
پاسخ دادن به قیمت
برای پاسخ دادن به سؤالهای مربوط به قیمت نیز راههای مختلفی وجود دارد. اگر بخواهیم در همان لحظه جواب بدهیم، از «It + is» در ابتدای جمله استفاده میکنیم و سپس قیمت را میگوییم. اما اگر بخواهیم بعداً درباره چیزی صحبت کنیم و به قیمت آن اشاره کنیم، باید از فعل «to be» در زمان گذشته استفاده کنیم که به صورت «It + was» خواهد بود. به مثالهای زیر توجه کنید.
It is $۲.۵۰.
قیمت آن ۲ دلار و پنجاه سنت است.
It was $۴۴۵.
قیمت آن ۴۴۵ دلار بود.
«It + is/was» برای اسم قابلشمارش مفرد و اسم غیرقابلشمارش به کار میرود. اگر بخواهیم درباره اسم جمع قابلشمارش صحبت کنیم، از «They + are/were» کمک میگیریم، مانند مثالهای زیر:
They are $۱۲۰.
قیمت آنها ۱۲۰ دلار است.
They were $۲۵۰.
قیمت آنها ۲۵۰ دلار بود.
نکته: نمیتوانید از عبارتهایی مانند «the price is» یا «the cost is» برای پاسخ دادن به قیمتها استفاده کنید. البته از نظر گرامری اشتباه نیستند اما کاربردی در انگلیسی روزمره ندارند.
اصطلاحات تخفیف گرفتن به انگلیسی
بدون شک هنگام خرید کردن برای همه ما پیش آمده است که درباره قیمت چیزی سوال کردهایم و متوجه شدهایم که گرانتر از بودجه ماست. در چنین مواقعی میتوانیم خیلی محترمانه تخفیف بگیریم. بنابراین، در مبحث پاسخ دادن به قیمت اجناس، میتوانیم از اصطلاحات جدول زیر کمک بگیریم. معنی آنها نیز ذکر
روشهای مودبانه تخفیف گرفتن به انگلیسی |
All I have in my budget is X. |
همه پولی که دارم … است. |
What would your cash price be? |
قمیت نقدی شما چقدر است؟ |
How far can you come down in price to meet me? |
چقدر میتوانید قیمت را پایین بیاورید تا در توانم باشد؟ |
Is that the best you can do? |
بهترین قیمت پیشنهادی شما این است؟ |
I’ll give you X if we can close the deal now. |
اگر همین الان معامله را تمام کنی،… به شما میدهم. |
I’ll agree to this price if you throw in free delivery. |
اگر ارسال آن رایگان باشد، با این قیمت موافقت میکنم. |
Your competitor offers the product for X but I’ll pay X right now. |
رقیب شما پیشنهاد X (قیمت) را برای محصول میدهد، اما من همین الآن X (قیمت) میپردازم. |
Can you give me a discount? |
ممکن است به من تخفیف بدهید؟ |
May I expect a discount on this oven? |
ممکن است برای این فر به من تخفیف بدهید؟ |
Is there any discount? |
تخفیف هم دارد؟ |
Is it the best deal you can do for me? |
این بهترین قیمت پیشنهادی شما برای من است؟ |
Would you please reduce the price? |
ممکن است لطفاً قیمتش را کم کنید؟ |
Can you do any better than that? |
قیمت بهتری میتوانید پیشنهاد دهید؟ |
Would you please make a reasonable offer for me? |
ممکن است لطفاً پیشنهاد منصفانهای به من بدهید؟ |
Do you have any flexibility on the price? |
درمورد قیمتها منعطف هستید؟ |
May I get a discount if I pay you in cash? |
اگر نقدی پرداخت کنم تخفیف میدهید؟ |
اصطلاحات مربوط به پرسیدن قیمت به انگلیسی
افراد انگلیسیزبان برای پرسیدن قیمت به انگلیسی و پاسخ دادن به آن از اصطلاحات گوناگونی استفاده میکنند. در ادامه به چند اصطلاح در این رابطه اشاره میکنیم و هر یک را به طور کامل توضیح خواهیم داد.
- That’s a bit steep: از این اصطلاح زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم درباره گران بودن چیزی حرف بزنیم.
- It cost me a fortune/an arm an a leg: از این اصطلاح برای اشاره به قیمت چیزی استفاده میکنیم که خیلی خیلی گران است.
- I’m paying through nose: این اصصطلاح عامیانه زمانی به کار میرود که مبلغ بسیار زیادی را برای چیزی پرداخت میکنید و از این بابت راضی نیستید. جمله زیر را در نظر بگیرید تا با کاربرد آن بهتر آشنا شوید.
I’m paying through the nose to park my car in a private garage in New York City – it’s $۶۰۰ a month!
من برای پارک کردن ماشینم در پارکینگ در نیویورک، پول خیلی زیادی پرداخت میکنم – ماهی ۶۰۰ دلار!
- That’s a little beyond my budget: این اصطلاح زمانی به کار میرود که توانایی یا استطاعت مالی پرداخت نداریم. حتی میتوانیم بهجای آن از «I can’t afford it» نیز استفاده کنیم.
- That’s a bit steep/pricy: از این عبارتها زمانی استفاده میکنیم که پول کافی برای خرید چیزی نداشته باشیم.
- That’s quite reasonable: اگر قیمت چیزی را «منصفانه» (Reasonable) توصیف کنید، به این مفهوم است که فکر میکنید قیمت مناسبی برای جنسی است که پرداخت میکنید.
- It’s ۲۰% off: کلمه «off» در این اصطلاح به معنای تخفیف گرفتن است.
- It was a real bargain: میتوانید از این اصطلاح برای توصیف چیزی استفاده کنید که قیمت خیلی خوبی دارد؛ طوری که باورتان نمیشود با این قیمت آن را خریدهاید. این اصطلاح برای هر چیزی که بخواهید بخرید و برای آن پول پرداخت کنید کاربرد دارد. برای مثال، اگر قیمت چیزی ۵۰۰۰ دلار است و شما آن را با قیمت ۴۰۰۰ دلار خریداری میکنید، میتوانید از این اصطلاح کمک بگیرید. در ترجمه فارسی میتوانیم این معادل را برای آن در نظر بگیریم: «واقعاً ارزان بود».
- I got it for a song: از این اصطلاح زمانی استفاده میکنیم که کالایی را با قیمت بسیار ارزان خریداری میکنیم؛ به معنای «آن را مفت خریدم».
کالوکیشنهای Price
بدون شک در مبحث پرسیدن قیمت به انگلیسی کالوکیشنها اهمیت زیادی پیدا میکنند. «کالوکیشنها» (Collocations) به کلمههایی گفته میشود که در کنار هم قرار میگیرند و معنی پیدا میکنند. برای مثال، برای کلمه «mistake» معمولاً از فعل «make» استفاده میکنیم و میگوییم «make a mistake». در این آموزش، به منظور آشنایی با کالوکیشنهای مربوط به پرسیدن قیمت به انگلیسی، در ادامه مطلب، برخی از صفات و فعلهایی را که به عنوان کالوکیشن Price به کار میروند، همراه با مثال توضیح میدهیم.
Price به معنی قیمت است، یعنی مبلغی که برای کالایی در نظر گرفته شده و شما با پرداخت آن مبلغ، کالا را میخرید. در جدول زیر میتوانید صفتهایی را مشاهده کنید که با price همراه میشوند.
صفتهایی که با Price به کار میروند |
good/affordable/competitive/fair/great/reasonable |
خوب/مقرونبه صرفه/رقابتی/عادلانه/منصفانه |
Book in advance to get the best price. |
از قبل رزرو کنید تا بهترین قیمت نصیب شما شود. |
low/cheap/minimum |
کم/ارزان/حداقل |
Online stores can sell these products at much lower prices and still make a profit. |
فروشگاههای آنلاین میتوانند این محصولات را با قیمت کمتری بفروشند و همچنان روی آنها سود کنند. |
high/inflated |
بالا/خیلی گران |
So don’t put up with second-rate service and high prices when you don’t have to. |
پس وقتی مجبور نیستید، خدماتی با کیفیت درجه دو و قیمتهای زیاد را متحمل نشوید. |
special/unbeatable |
ویژه/بیهمتا |
These posters are now available to our supporters at a special price of £۵ each. |
این پوسترها در حال حاضر با قیمت ویژه ۵ پوند در دسترس حمایتکنندگان ما قرار گرفته است. |
complete/full |
کامل، بدون تخفیف |
All tickets bought on the day will be at the full price. |
قیمت همه بلیتها در آن روز به صورت کامل (بدون تخفیف) خواهد بود. |
inclusive |
شامل، مشمول |
The Hotel is offering a special ۳-course lunch served between ۱۲ noon-۲pm for an inclusive price of £۱۶٫۹۵ every day of the Festival. |
این هتل هر روز برای جشنواره، ناهاری سهوعدهایِ ویژه بین ساعت ۱۲ ظهر تا ۲ بعدازظهر با قیمت ۱۶٬۹۵ پوند ارائه میدهد. |
discounted/ reduced |
تخفیفدار، کاهشیافته |
I got another 20 percent off the discounted price. |
من ۲۰ درصد دیگر تخفیف گرفتم. |
wholesale |
عمدهفروشی |
Power companies will, of course, seek to justify the increases by pointing to the steep rise in wholesale prices. |
ادارههای برق، البته با اشاره به افزایش شدید قیمتهای عمدهفروشی، به دنبال توجیه افزایش قیمتها خواهند بود. |
average |
متوسط، میانگین |
In the district, the average price of a house has risen by around ۴۰ percent in the last decade. |
در این منطقه، میانگین قیمت خانه در دهه گذشته حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است. |
actual/correct/realistic/right |
دقیق/درست/واقعی |
We provide our clients with common-sense marketing advice and guidance to help them sell their property promptly and at the right price. |
ما به مشتریهای خود مشاوره و راهنماییهای عاقلانه برای بازاریابی ارائه میدهیم تا به آنها کمک کنیم اموال خود را سریع و با قیمت مناسب بفروشند. |
در جدول زیر میتوانید فعلهایی را که با price به کار میروند، مشاهده کنید.
فعلهای که با Price به کار میروند |
double/increase/raise |
دو برابر/افزایش/ازدیاد |
The UK government recently increased the price of student visas. |
دولت انگلیس اخیراً قیمت ویزای دانشجویی را افزایش داده است. |
bring down/cut/drop/keep down/lower/reduce |
پایین آمدن/تنزل/افت قیمت/پایین ماندن/کم کردن/کاهش یافتن |
Just last week we saw several supermarkets reduce the price of bananas by ۲۱ pence per kilo. |
همین هفته گذشته شاهد کاهش ۲۱ پنسی قیمت موز در چندین سوپرمارکت به ازای هر کیلو بودیم. |
pay |
Their customers are used to paying really low prices. |
مشتریهای آنها به پرداخت قیمتهای خیلی پایین عادت کردهاند. |
agree/agree on |
توافق کردن |
The difference between us compared with most other firms is that we will always agree on the price in advance with you. |
تفاوت ما در مقایسه با اکثر شرکتهای دیگر این است که ما همیشه در مورد قیمت از قبل با شما توافق خواهیم کرد. |
charge/fix/set |
هزینه کردن، در نظر گرفتن، تعیین کردن |
Rich countries set low prices for the goods that poor countries produce. |
کشورهای ثروتمند قیمتهای ناچیزی را برای کالاهایی که کشورهای فقیرتر تولید میکنند، در نظر میگیرند. |
check/compare |
مقایسه کردن |
Read product reviews and compare prices on over a million products. |
نقدهای محصول را بخوانید و قیمت بیش از یک میلیون محصول را مقایسه کنید. |
give/offer/quote |
پیشنهاد دادن |
We can offer very competitive prices. |
میتوانیم قیمتهای خیلی رقابتی را پیشنهاد دهیم. |
achieve/command/go for |
رسیدن، مواجه شدن، به دست آوردن |
Rare and collectable toys have been going for record prices over the last decade or so. |
اسباببازیهای کمیاب و کلکسیونی، حدود یک دهه گذشته با قیمتهای بیسابقهای مواجه شدهاند. |
ask/ask for |
درخواست کردن، پرسیدن |
We could ask a considerably higher price. |
میتوانستیم قیمتی به مراتب بالاتر را درخواست کنیم. |
پول رایج کشورها
هر کشوری پول رایج خودش را دارد که به آن «currency» یا همان پول رایج گفته میشود. در جدول زیر میتوانید پول رایج برخی از کشورهای انگلیسیزبان را ببینید.
کشور | پول رایج | علامت | مخفف |
US | Us dollar | $ | USD |
UK | The Great British pound | £ | GBP |
Canada | Canadian dollar | C$ | CAD |
Australia | Australian dollar | A$ | AUD |
EU countries | Euro | € | EU |
نکته: منظور از «pound» واحد پولی یا «pound sterling» است نه واحد اندازهگیری وزن.
واحدهای پول
واحدهای پولی شامل دلار، پوند، یورو و غیره است. هر واحد پولی واحدهای کوچکتری مانند «cents» و «pence» دارد. در جدول زیر میتوانید این واحدهای پولی را مشاهده کنید.
واحد پول | سکه | اسکناس | |
Dollar, Cents | ¢۱, ¢۲, ¢۵, ¢۱۰, ¢۲۵, ¢۵۰, $۱ | $۱, $۲, $۵, $۱۰, $۲۰, $۵۰, $۱۰۰ | USD |
Euro, Euro cents | €۰٫۰۱, €۰٫۰۲, €۰.۰۵, €۰٫۱۰, €۰٫۲۰, €۰٫۵۰, €۱ , €۲ | €۵, €۱۰, €۲۰, €۵۰, €۱۰۰, €۲۰۰, €۵۰۰ | Euro |
Pound, Pence, Penny | Penny (۱ pence), ۲ Pence, ۵ pence, ۱۰ pence, 20 pence, ۵۰ pence, £۱, £۲ | £۵, £۱۰, £۲۰, £۵۰ | Pound |
نکته اول: درگفتوگو با افراد انگلیسیزبان، ممکن است هنگام صحبت کردن درباره دلار اصطلاحات متفاوتی را از زبان آنها بشنوید. برای مثال، بهجای «۲۰ dollars» ممکن است «۲۰ bucks» را از آنها بشنوید. در کشور انگلیس از «quid» بهجای «bucks» استفاده میکنند. برای مثال بهجای جمله «I need ۳۰ pounds» از جمله «I need ۳۰ quids» استفاده میکنند. برای سکه نیز کلمههایی مانند «piece» یا «bit» را به کار میبرند. «bit» در مقایسه با «piece» غیررسمیتر است و برای محاوره به کار میرود.
نکته دوم: در نظر داشته باشید که وقتی درباره پول یا مسائل مالی صحبت میکنیم، در کشورهای انگلیسیزبان به هیچ وجه نباید درباره حقوق افراد بپرسیم. این کار بیاحترامی تلقی میشود. بنابراین، هرگز از کسی نپرسید که حقوقش چقدر است.
نکته سوم: بعضی وقتها وقتی پول نقد پرداخت میکنید، ممکن است واحد پول شما بیتشر از مبلغی باشد که باید بپردازید. برای مثال، فرض کنید در رستوران هستید و صورتحساب شما ۴۰ دلار شده است، اما ۵۰ دلار پرداخت کردهاید. در این صورت، بقیه پول خود را باید بگیرید. به بقیه پول «change» گفته میشود. اگر تمایلی به گرفتن بقیه پول خود ندارید و میخواهید به عنوان انعام نزد پیشخدمت بماند، میتوانید از جمله «keep the change» استفاده کنید.
نحوه خواندن قیمتها
روشهای مختلفی برای خواندن قیمتها وجود دارد. برای مثال میتوانید واحد کلی پول را به دلار یا پوند یا یورو بگویید و در ادامه «cents» یا «pence» به کار ببرید. روش دیگر این است که فقط رقم را بگویید. در ادامه به نحوه خواندن قیمتها اشاره کردهایم.
مبالغ یک، دو و سه رقمی
برای نوشتن و خواندن قیمتهایی که یک، دو یا سهرقمی هستند، به مثالهای زیر و توضیحات آنها توجه کنید.
$۲٫۵۰→two-fifty
دو و پنجاه
(در این حالت، فقط عدد را میخوانیم.)
$۲٫۵۰→two dollars fifty
دو دلار و پنجاه
(در این مثال واحد پول نیز مشخص شده است.)
$۲٫۵۰→ two dollars and fifty cents
دو دلار و پنجاه سنت
(در این مثال هم به واحد و هم عدد اشاره شده اسن که روشی کاملاً رسمی به شمار میرود.)
اگر قیمت عدد دقیقی به پوند، یورور یا دلار باشد، باید آن را کامل بگوییم، مانند مثالهای زیر:
$۶۰۰٫۰۰→ six hundred dollars
ششصد دلار
£۵۶۰٫۰۰→ five hundred and sixty pounds
پانصد و شصت پوند
(صفرهایی که بعد از عدد اعشاری آمده، خوانده نمیشود. فقط برای راحتتر خواندن قیمت است.)
مبالغ چهار رقمی
در حالت کلی، مبالغ چهارقمی را مانند مواردی میخوانیم که در بالا ذکر شد. به مثالهای زیر توجه کنید.
$۱۴۵۸٫۲۰ → a thousand four hundred fifty eight, twenty
هزار و چهارصد و پنجاه و هشت دلار و بیست سنت
$۴۲۵۰ → four thousand two hundred fifty
چهار هزار و دویست و پنجاه دلار
وقتی مبالغ صفر داشته باشد، دو راه برای خواندن آن وجود دارد. به مثال زیر توجه کنید.
$۱۲۰۰ → twelve hundred
(در زبان انگلیسی به صورت «a thousand two hundred» هم گفته میشود، اما در زبان فارسی هزار و دویست خوانده میشود.)
نکته: عددها را با اعشار از هم جدا میکنیم، یعنی همه عددهای قبل از اعشار را میخوانیم و سپس بعد از این که نقطه گذاشتیم، بقیه عدد را میخوانیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
$۳۵۲٫۲۰
Three hundred fifty-two, twenty
***
$۵٫۳۰
Five, thirty
***
$۲۵٫۶۰
Twenty five, sixty
مبالغ بیش از چهار رقم
قانون خواندن قیمتها برای مبالغ بیش از چهار رقم، مانند قوانین سایر ارقام است، به مثالهای زیر توجه کنید تا با نحوه خواندن این اعداد بیشتر آشنا شوید.
$۱,۰۰۰,۰۰۰
a million dollars
$۲,۴۵۰,۳۰۰
Two million and four hundred fifty thousand and three hundred
$۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰
a billion dollars
$۱,۳۴۰,۶۵۲,۵۰۰
One billion and three hundred forty million and six hundred fifty two thousand and five hundred
علائم نشانه گذاری برای قیمتها
وقتی اعداد و ارقام را به انگلیسی مینویسیم، بهتر است علائم نشانهگذاری را نیز رعایت کنیم. در ادامه به برخی از نکات مهم در این خصوص اشاره خواهیم کرد.
- هیچ فاصلهای نباید بین علامت دلار و پول رایج کشور باشد. این امر برای یورو و پوند نیز صدق میکند.
- اگر قیمت را در انتهای جمله میگذاریم، باید در انتهای آن نقطه بگذاریم.
- در آمریکا و انگلیس، برای اعداد بزرگتر از ۹۹۹ باید هر سه رقم اعشاری را با ویرگول از هم جدا کنیم، مانند مثالهای زیر:
۲,۲۵۴
۲۶,۵۷۶
۱,۱۲۴,۹۶۷
۵,۰۰۰٫۰۱
- وقتی بعد از اعشار صفر باشد، یعنی عدد گرد نشده و دقیق است:
$۱۲۰۰٫۰۰
مکالمه درباره پرسیدن قیمت به انگلیسی
بهترین راه برای پرسیدن قیمت به انگلیسی این است که اصطلاحات و پرسش و پاسخهای آن را در قالب مکالمه یاد بگیریم. در این صورت به راحتی میتوانیم با افراد دیگر در ارتباط باشیم و لغات و اصطلاحات جدید، مدت زمان بیشتری در ذهن ما خواهد ماند. در ادامه به مکالمهای بین فروشنده و خریدار توجه کنید که در آن مشتری درباره قیمت محصول به شیوهههای مختلفی میپرسد.
Customer: Hi, can you show me some waist belts?
Salesman: Sure. We have a collection of some leather and synthetic belts— which type would you like to see?
Customer: The leather ones, please.
Salesman: Here.
Customer: These are nice. How much are these?
Salesman: The price ranges from $۱۵ to $۲۵.
Customer: Hmmm… Sounds good. Are they flat rates?
Salesman: Yes, they are.
Customer: Okay. Are the synthetic ones the same? Would you mind telling me the price of those?
Salesman: Sure. The synthetics are a bit cheaper. Let me show you.
Customer: Oh, they’re vibrant! This black & blue one has no label on it — would you please check the price of this belt? I like it.
Salesman: Let me check on the computer, sir…. Yes, it’s $۱۲ only.
Customer: Good. I’ll take it — is that a new collection of wristwatches behind you?
Salesman: Oh, those…. They came in last month. Now, only a few are left.
Customer: I see. What’s the price of those wristwatches?
Salesman: They are $۵۰ each. May I show you one?
Customer: Mmmm…. Never mind. I’ll come tomorrow and get one.
ترجمه مکالمه
مشتری: سلام، ممکنه چند کمربند به من نشون بدین؟
فروشنده: حتماً. ما مجموعهای از کمربندهای چرمی و مصنوعی داریم ــ دوست دارید چه نوعی رو ببینید؟
مشتری: چرمی لطفاً.
فروشنده: بفرمایید.
مشتری: اینها خوبن. قیمتشون چقدره؟
فروشنده: از ۱۵ تا ۲۵ دلار فرق میکنه.
مشتری: هوووم… به نظر خوبه. قیمتشون ثابته؟
فروشنده: بله. همینطوره.
مشتری: بسیارخب. چرم مصنوعیها هم همین قیمته؟ ممکنه لطفاً قیمتشون رو به من بگین؟
فروشنده: حتماً. چرم مصنوعی یه کم ارزونتره. بذارین نشونتون بدم.
مشتری: اوه، اونها خیلی خوبن! این مشکی و آبی هیچ برچسبی روش نداره ــ میشه لطفاً قیمت این کمربند رو چک کنید؟ من دوستش دارم.
فروشنده: اجازه بدین توی کامپیوتر چک کنم قربان…. بله، فقط ۱۲ دلاره.
مشتری: خوبه. همین رو برمیدارم ــاین کلکسیون جدید ساعتهای مچیه که پشت سر شماست؟
فروشنده: اوه، اونها… اونها ماه گذشته به دستمون رسیده. حالا فقط تعداد کمی باقی مونده.
مشتری: متوجهم. قیمت اون ساعتهای مچی چقدره؟
فروشنده: هر کدوم ۵۰ دلاره. میتونم یکیش رو به شما نشون بدم؟
مشتری: اوممم… مهم نیست. فردا میام و یکی میخرم.
سوالات رایج درباره پرسیدن قیمت به انگلیسی
در ادامه سعی کردهایم به تعدادی از پرسشهای رایج درباره پرسیدن قیمت به انگلیسی پاسخ دهیم.
نحوه پرسیدن قیمت به انگلیسی چگونه است؟
برای پرسیدن قیمت به انگلیسی روشهای مختلفی وجود دارد که سادهترین آن «How much is this» و «How much is that» برای یک آیتم و «How much are these» و «How much are those» برای بیش از یک آیتم است. البته روشهای مؤدبانه و رسمیتری نیز برای پرسیدن قیمت وجود دارد مانند «Would you mind telling me how much it costs».
واحد پول برای پرسیدن قیمت به انگلیسی چیست؟
واحد پول شامل دلار (Dollar)، «یورو» (Euro)، «پوند» (Pound) و غیره میشوند. البته هر یک از کشورهایی که پول رایج آنها به صورت دلار، پوند و یورو محاسبه میشوند، پول خرد هم دارند. برای مثال پول خرد برای دلار «سنت» (Cents)، پول خرد برای یورو «یورو سنت» (Euro Cents) و پول خرد برای پوند «پنی» (Penny) است.
اصطلاحات تخفیف گرفتن در انگلیسی چیست؟
اگر بخواهید در مورد قیمت چیزی تخفیف بگیرید، میتوانید از سؤالهایی مانند «Can I get a discount» یا «Is it the best dal you can do for it» استفاده کنید. اما در مجموع بهتر است قبل از تخفیف گرفتن، شرایط را بسنجید و از قبل درباره قیمت کالا به اندازه کافی تحقیق کنید. زیرا در برخی موارد، واقعاً نیازی به تخفیف گرفتن نیست و شاید نوعی بیاحترامی تلقی شود. اما اگر فکر میکنید جنسی که قصد خرید آن را دارید گران است و باید ارزانتر از اینها باشد، باید در نهایت احترام و به شکلی کاملاً مؤدبانه خواسته خود را مطرح کنید تا فروشنده ناراحت نشود.
گاهی ممکن است کالایی که خریداری میکنید، ارزش مادی زیادی داشته باشد، مانند خرید خانه، مغازه یا ماشین. در چنین شرایطی معمولاً اصطلاحات تخفیف گرفتن کمی متفاوت خواهد بود. در برخی موارد نیز میتوانید در ازای درخواستی که به نفع فروشنده باشد، تخفیف بخواهید، مانند «May I get a discount if I pay you in cash».
تمرین پرسیدن قیمت به انگلیسی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب پرسیدن قیمت به انگلیسی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. آزمون اول شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین اول
گزینه درست را انتخاب کنید.
۱. How much is this _____? _____ $۲۴۹.۹۹
t-shirt/It’s
shorts/They’re
jackets/They’re
۲. How much are those _____? _____ $۶۸.۹۰.
bracelet/It’s
baseball cap/It’s
earrings/They’re
۳. How much are these _____? _____ $۳۴۰۰.
dress/It’s
scarves/They’re
sweater/It’s
۴. How much is that_____? _____ $۱۲۱۳۴.۵۰.
socks/They’re
pants/They’re
dress/It’s
۵. How much are these _____? _____ $۸۹۷.
boots/They’re
ring/It’s
briefcase/It’s
۱. ________ black belt? _____ $۳۵۰.۵۰
How much is this / It’s
How much are those/They’re
۷. ______ glasses? _____ $۲۴۰۰.
How much is this/It’s
How much are those/They’re
۸. _______ jeans? ______ $۶۰۰.
How much is this/It’s
How much are these/They’re
۹. ______ hat? _____ $۷۵۰.
How much is this/It’s
How much are those/They’re
۱۰. ______ shoes? _____ $۸۵۰.
How much is this/It’s
How much are these/They’re
تمرین دوم
جاهای خالی را با گزینه مناسب پر کنید.
Q۱: Mary: Excuse me, how much is (۱) _________ telephone?
Clerk: Which (۲)_________, the white one?
Mary: No, the black one.
Clerk: (۳)________ $ ۴۵.
a) (۱) that – (۲) ones – (۳) they’re
b) (۱) these – (۲) one – (۳) It’s
c) (۱) this – (۲) one – (۳) it’s
Q۲: Luis: Hi. How much are (۱)____________ sunglasses?
Clerk: The blue (۲)________?
Luis: No, the black ones.
Clerk: (۳)_________$۷۰.
a) (۱) those – (۲) one – (۳) it’s
b) (۱) those – (۲) ones – (۳) they’re
c) (۱) that – (۲) one – (۳) it’s
Q۳: Susan: Look! How much is (۱)____________ t-shirt?
Clerk: The green or the brown (۲)__________?
Susan: Actually, the yellow one.
Clerk: Ah, (۳)_______ $۶۵.۵۰.
a) (۱) these – (۲) one – (۳) it’s
b) (۱) this – (۲) ones – (۳) they’re
c) (۱) that – (۲) one – (۳) it’s
Q۴: Rachel: I like the light blue pants. How much are they? Clerk: (۱)_______ $۵۰.
Rachel: I also like brown (۲)_______ . How much are they?
Clerk: Which (۳)______?
Rachel: (۴) ________ brown pants.
a) (۱) they’re – (۲) ones – (۳) ones – (۴) these
b) (۱) it’s – (۲) ones – (۳) ones – (۴) those
c) (۱) they’re – (۲) one – (۳) ones – (۴) these
Q۵: How much are the jeans?
a) It’s fifty two dollars.
b) They’re fifty-two dollars and twenty-three.
c) They’re fifty two and twenty three.
Q۶: How much is the jacket?
a) They’re seven.
b) It’s seventeen dollars.
c) It’s seventy dollars.
Q۷: How much is this/that______?
a) book
b) glasses
c) shoes
Q۸: How much are these/those______?
a) sunglasses
b) cellphone
c) cap
Q۹: How much is this/that_______?
a) shoes
b) jacket
c) dresses
Q۱۰: How much are these/those_______?
a) book
b) necklace
c) earrings
جمعبندی
در این آموزش با نحوه پرسیدن قیمت به انگلیسی آشنا شدیم و اصطلاحات مربوط به آن را یاد گرفتیم. همچنین واحد پول رایج کشورهای مختلف را یاد گرفتیم و به نکات مهمی در رابطه با آنها اشاره کردیم. علاوه بر این با نحوه خواندن قیمتها به انگلیسی آشنا شدیم و علائم نشانهگذاری قیمتها را در انگلیسی توضیح دادیم. در جدول زیر میتوانید ۱۲ روش مختلف پرسیدن قیمت به انگلیسی را همراه با پاسخ و ترجمه مشاهده کنید.
۱۲ روش پرسیدن قیمت به انگلیسی |
How much is the cost of living in Seattle? Seattle is more expensive than some other cities. |
هزینه زندگی در «سیاتل» چقدر است؟ «سیاتل» نسبت به سایر شهرها گرانتر است. |
How much are these shoes? They are $۴۹.۹۹. |
قیمت این کفش چقدر است؟ ۴۹٬۹۹ دلار است. |
What is the price of this jacket? The jacket is $۴۵. |
قیمت این کت چقدر است؟ ۴۵ دلار است. |
Do you know how much this costs? The scarves are $۱۰ each. |
میدانید قیمت آن چقدر است؟ قیمت هر روسری ۱۰ دلار است. |
Can you check the price of this hat for me, please? This hat is $۱۵. |
ممکن است لطفاً قیمت این کلاه رو برای من چک کنید؟ قیمت این کلاه ۱۵ دلار است. |
How much do the apples cost? The apples are $۲.۵۰ a pound. |
قیمت سیبها چقدر است؟ هر پوند سیب ۲٬۵۰ دلار است. |
The price keeps going up! |
قیمت همچنان بالا میرود! |
How much does this book cost? It’s $۹.۹۸. |
قیمت این کتاب چقدر است؟ ۹٬۹۸ دلار است. |
How much are these sunglasses? They are $۲۰. |
قیمت این عینک آفتابی چند است؟ ۲۰ دلار است. |
How much is this shirt? It’s $۱۶. |
قیمت این پیراهن چقدر است؟ ۱۶ دلار است. |
Would you please tell me the price of this/that? Of course. It’s $۵۵. |
ممکن است خواهش کنم قیمت این/آن را به من بگویید؟ البته. ۵۵ دلار است. |