اعراب در زبان عربی چیست؟
اعراب در عربی یعنی نظام سازماندهی کلمات در جمله بر حسب نقشی که ایفا میکنند. بر اساس اعراب است که مشخص میشود هر کلمه در کجای جمله و با چه حرکتی در آخرین حرف خود ظاهر شود. در این نوشته قصد داریم درباره اعراب در عربی و انواع مختلف آن صحبت کنیم. هر یک از این موارد را با مثالهای مرتبط بررسی و نحوه تاثیر آن بر چگونگی ایجاد ریتم و آهنگ در زبان عربی را مشاهده میکنیم. در آخر و با استفاده از تمرینهای پایانی متن میفهمیم که نکات مرتبط با مبحث اعراب را تا چه میزان آموختهایم.
+ همچنین در ریسمونک بخوانید:
چگونه به صفحه اول گوگل برسیم ؟ – سئو
اعراب چیست؟
زبان از جمله عواملی است که همپای تمدن انسانی رشد و توسعه یافته و به مرور تکمیل شدهاست. زبان عربی یکی از شاخههای زبان سامی است. از دیگر شاخههای این زبان میتوانیم به آشوری، بابلی، آرامی، عبری باستان و… نام ببریم. اما تفاوت زبان عربی با زبانهای یاد شده در این است که از دیرباز قواعد خودش را تا به امروز حفظ کردهاست.
انعطاف و ظرفیت ساخت کلمات جدید در زبان عربی از جمله امتیازهای این زبان است که به حفظ و تکامل آن در طول زمان کمک کردهاست. همچنین سیستم منظم چیدمان کلمهها در جمله موجب شده تا زبان عربی از خطر اضمحلال در طول زمان در امان باقی بماند. بر همین اساس، قواعد عربی را به دو بخش صرف و نحو تقسیمبندی میکنند.
اعراب در عربی یکی از شاخههای قواعد است و بر اساس تغییر در حرکت آخر یک کلمه برحسب نقشی که در جمله میگیرد، شناخته میشود. اعراب برای این است که یادآوری کند هرکلمه چه نقشی دارد و نماینده چه کاری است. به عنوان مثال، فعل، همان کلمهای است که نوع کار انجام شده را نشان میدهد. فاعل کسی است که کار را انجام میدهد. ظرف زمان و مکان، چگونگی وقوع فعل را توضیح میدهند، و…
بر اساس نوشتههای تاریخی، اولین که فردی به فکر منسجم کردن قواعد عربی افتاد ابوالأسوَد الدُّوَلی بود. بعد از او «فراهیدی، سیبویه و کسایی» در تکامل آن نقش داشتند. سپس دنبالکنندههای این علم به دو دسته «کوفی» و «بصرهای» تقسیم شدند. ظهور و رشد این علم قواعد و اعراب مدیون علمای بصره است و بلوغ و تکامل آن در گروی کوشش علمای کوفه قرار گرفت. بعد از آنها علمای اندلس، بغداد و شام، همپای هم در گسترش و بالندگی این علم تلاش کردند تا اینکه قواعد و رعایت اصول آن به یکی از مهمترین ارکان زبان عربی تبدیل شد.
زبان عربی چند نوع اعراب دارد؟
اگر حرکت آخر کلمات در یک جمله مبنای اعراب باشد، میتوانیم آن را به سه نوع ظاهری، محلی و تقدیری تقسیمبندی کنیم.
- اعراب ظاهری: هرگاه کلمهای بر اساس نقشی که در جمله گرفت، اعراب آخرش تغییر کند و البته این تغییر را در انتهای خود نشان بدهد، آن کلمه معرب و دارای اعراب ظاهری است.
- اعراب محلی: برخلاف اعراب ظاهری، برخی کلمات هستند که جایگاه آنها در جمله چندان مهم نیست چرا که بر حسب آن، حرکت انتهایی آنها تغییری نمیکند. این کلمات مبنی هستند و اعراب محلی دارند.
- اعراب تقدیری: اسمهای منقوص و مقصور دارای اعراب تقدیری هستند. یعنی به لحاظ فنی معرب و اعرابپذیر هستند اما به خاطر سهولت در تلفظ، علامت آوایی در انتهای آنها نشان داده نمیشود.
اعراب ظاهری
وقتی حرکت آخر کلمه بر اساس نقش آن در جمله تغییر کرد، باید بدانیم که آن کلمه اعرابپذیر و معرب به اعراب ظاهری است. اما خود این اعراب ظاهری به دو بخش مجزا تقسیم میشود.
اعراب ظاهری اصلی
وقتی علامتهای آوایی فتحه، کسره، ضمه و ساکن (–َ–ِ–ُ–ً–ٍ–ٌ–ْ-) در انتهای کلمات ظاهر شود، باید آن را به صورت اعراب ظاهری و اصلی شناسایی کنیم.
اعراب ظاهری فرعی
گاهیاوقات ممکن است یک کلمه با اعراب ظاهری در جمله ظاهر شود، اما علامتهای انتهایی، آوایی باشد که به نمایندگی از آواهای اصلی به کار گرفته میشوند. در ادامه انواع آنها را بررسی خواهیم کرد.
ان و ینِ برای مثنی
هرگاه کلمه معرب بخواهد در حالت رفع، مثنی شود باید از علامت جمع مثنای «ان» استفاده کرد. در مقابل، وقتی یک کلمه منصوب و مجرور بخواهد در حالت نصب یا جر در جمله ظاهر شود، باید از «ین» عوض نصب و جر مثنی استفاده شود. به مثال زیر توجه کنید.
هذان رجلان فی الحدیقه.
(رجلان: خبر مثنی و مرفوع به اعراب فرعی ان)
رایتُ الرجلینِ فی الحدیقه.
( الرجلینِ: مفعول و منصوب به اعراب فرعی ین)
ون و ینَ برای جمع مذکر
این علامتها مخصوص کلمات معربی است که مذکر هستند. به این ترتیب که از «ون» برای جمع بستن کلمات مرفوع و از «ینَ» برای جمع بستن کلماتی که منصوب و مجرور هستند، استفاده میشود. برای فهم بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
قرأ المسلمون الکتب الادعیه بعد صلاتهم.
(المسلمون: فاعل جمع و مرفوع به ون عوض رفع)
سلَّمتُ علی المسلمینَ.
(المسلمینَ: جار و مجرور به اعراب فرعی ین)
نکته: اگر اسم جمع مذکر سالم یا اسم مثنی به کلمهای دیگر اضافه و مضاف واقع شود، نون انتهای آن حذف و مابقی کلمه نوشته میشود. مانند مثال زیر:
المسلمین + کم = مسلمیکم
ات برای جمع مونث
کلماتی که انتهای آنها به «ه- ه» ختم میشود کلمات مونثی هستند که در حالت جمع با «ات» جمع بسته میشوند. باید به خاطر داشته باشیم که ات جمع مونث سالم هیچوقت علامت فتحه نمیپذیرد. بنابراین در زبان عربی تنها شاهد اعراب ضمه و کسره در انتهای کلمات مونثی هستیم که با «ات» جمع بسته شدهاند. به مثال زیر توجه کنید.
جعلتُ المجلاتِ علی المنضده.
(المجلات: مفعول و منصوب به اعراب فرعی کسره)
اسماء خمسه
در زبان عربی پنج کلمه وجود دارد که برای جمع بستن و مضاف واقع شدن، از هیچ کدام از قواعد بالا پیروی نمیکنند و قاعده و قانون مختص به خودشان را دارند. این کلمات که به «اسماء خمسه» معروفند عبارتند از : أب (پدر)، أخ (برادر)، ذو (دارای)، فو (دهان)، حم (فامیل شوهر). شیوه اعراب فرعی گرفتن این کلمات به این صورت است که هرگاه بخواهند جمع بسته شوند:
- در حالت رفع، حرف واو به آنها اضافه میشود. مانند: أبوک
- در حالت نصب حرف الف به آنها اضافه میشود. مانند: أباک
- در حالت جر حرف ی یا یاء به انتهای آن اضافه میشود. مانند: أبیک
نکته۱: کلماتی که بعد از اسماء خمسه میآیند همیشه مضافالیه هستند و باید اعراب جر بگیرند. مانند مثال زیر:
ذهب أبولفضل. (أبو: فاعل اسماء خمسه و مرفوع به واو – الفضل: مضاف الیه و مجرور)
رایتُ أباک. (أبا: مفعول اسماء خمسه و منصوب به الف – ک : مضاف الیه و محلا مجرور)
سلَّمتُ علی أخیک. (أخی: مجرور اسماء خمسه و مجرور به حرف یاء – ک: مضاف الیه و محلا مجرور)
نکته۲: ممکن است اسماء خمسه به کلمه دیگری اضافه نشود. در چنین حالتی اعراب آنها ظاهری و اصلی است. به مثالهای زیر توجه کنید.
جعل الأبُ کتبه علی الارض.
پدر کتابهایش را روی زمین گذاشت.
(الأبُ: فاعل، اسم ظاهر و مرفوع به اعراب ظاهری)
اسامی غیر منصرف
قرار گرفتن حرکت تنوین (–ً–ٍ–ٌ-) برای تمامی کلمات در زبان عربی صدق نمیکند. قانونی در زبان عربی برقرار است که میگوید هرگاه کلمهای تنوین نگیرد باید با «ال» معرفهساز ظاهر شود. نکته اینجاست که برخی کلمات هستند که نه تنوین میپذیرند و نه «ال» معرفهساز. به این کلمهها، اسامی غیر منصرف میگویند. در مقابل آنها، کلمههایی که تنوین و «ال» میپذیرند به عنوان اسامی منصرف شناخته میشوند. دستهبندی اسامی غیر منصرف عبارتند از:
- اسم علم یا اسم خاص مونث. مانند: زینب، فاطمه و…
- اسم علم یا اسم خاص غیر عربی. مانند: فرید، یوسف و…
- اسم شهرها و کشورها: شیراز، تونس و…
- صفت و اسم بر وزن فعلان. مانند: رحمان، غضبان و…
- صفت و اسم بر وزن أفعل. مانند: أصغر، أحمر و…
- اسمهایی که آخر آنها «اء» باشد. مانند: زهراء، اسماء و…
نکته: هرگاه اسامی غیر منصرف در موقعیتی قرار بگیرند که اعرابشان مجرور شود، علامت جر در انتهای آنها ظاهر نمیشود و همواره با اعراب نصب و فتحه میآیند.
اما همیشه هم اینگونه نیست که این کلمات با علامت نصب همراه باشند. گاهی در برخی موقعیتها، با اضافه شدن «ال» معرفهساز به برخی اسامی غیر منصرف میتوان اعراب جر را به انتهای آنها اضافه کرد.
اعراب محلی
تمامی علامتها و اعرابگذاریهایی که در بالا به آن اشاره شد، مختص کلماتی است که معرب هستند. یعنی اعراب میپذیرند و حرکت انتهایی آنها با توجه به نقش در جمله تغییر میکند. در برابر این کلمات انعطافپذیر در عربی، کلماتی را داریم که چنین انعطافی ندارند و نقش آنها در جمله تاثیری روی آنها نمیگذارد، چرا که حرکت آخرشان اصلا تغییر نمیکند. به این کلمات در زبان عربی «کلمات مبنی» میگویند. دستهبندی این کلمات مشخص است و به همین خاطر به خاطر سپردن آنها راحتتر میشود. کلماتی که مبنی هستند عبارتند از:
- اسم اشاره
- اسم موصول
- ضمیر
- ادات استفهام
- فعل ماضی
- فعل امر
- دو صیغه ۶ و ۱۲ (للغائبات و للمخاطبات) مضارع
- حروف جر
وقتی این کلمات در جمله قرار بگیرند، نقشی که به واسطه آن پیدا میکنند، چندان تاثیری در اعراب آنها نمیگذارد. چرا که به خاطر مبنی بودن حرکت انتهایی آنها بدون تغییر باقی میماند. در نتیجه در تحلیل اعراب آنها از کلمه «محلی یا محلا» استفاده میکنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
هذا کتابٌ لتلمیذ المدرسه.
این کتاب برای دانشآموز مدرسه است.
(هذا: مبتدا و محلا مرفوع)
رایتُ هذا الکتاب فی المکتبه.
این کتاب را در کتابخانه دیدم.
(هذا: مفعول و محلا منصوب)
جعلتُ رسالتی فی هذا الکتاب.
نامهای را لای این کتاب گذاشتم.
(هذا: مجرور و محلا مرفوع)
نکته۱: گاهیاوقات ممکن است به جای مبتدا و خبر و مفعول و… به جای کلمه، جملههای مستقلی قرار بگیرند و این جملات مستقل، نقش عوامل سازنده جمله را بازی کنند. در چنین حالتی اعراب این جملات نیز محلی میشود. مثلا باید بگوییم: مفعول، جمله اسمیه و محلا منصوب. به مثال زیر توجه کنید.
رایتُ بنتٌ تکتبُ درسها فی الصف.
دختری که درس مینوشت را در کلاس دیدم.
(تکتب درس: در این جا «حال» واقع شده و از آنجا که حال منصوب است باید بگوییم: تکتبُ درسها- حال و جمله فعلیه و محلا منصوب)
نکته۲: هرگاه فعلها در جمله نقشی مثل نقش خبر در جمله بگیرند، اعراب آنها محلی خواهد بود.
اعراب تقدیری
زبان عربی، زبانی آهنگین است. اما در برخی مواقع تلاش برای راحت تلفظ کردن برخی از کلمات معرب دشوار و غیر ممکن میشود. از این رو برای تغییر اعراب این کلمات معرب تلاشی صورت نمیگیرد. در نتیجه این کلمات اعراب تقدیری به دست میآورند. در ابتدای متن گقتیم که کلمات منقوص و مقصور از جمله کلماتی هستند که اعراب تقدیری میگیرند. در اینجا باید پرسید که چه ویژگی در این کلمات اعراب آنها را تقدیری میکند؟
هرگاه کلمهای به الف با الف مقصوره ختم شود، اعراب تقدیری میگیرد. مثلا کلمه دنیا و کلمه کبری از نمونههای اعراب تقدیری هستند که با وجود معرب بودن حرکت آخر آنها عوض نمیشود و بدون تغییر باقی میماند. به این کلمهها کلمات مقصور میگویند.
اما کلمات منقوص کلماتی هستند که به «ی» ختم میشوند و حرکت حرف یکی مانده به آخر آنها کسره است. به عنوان مثال کلمه «قاضی» به ی ختم شده و حرکت آوایی قبل از آن کسره است.
نکته: کلمات مقصور در حالت نصب و جر و فتح، اعرابش تقدیری است و کلمات منقوص در حالت رفع و جر، تقدیری است و در حالت نصب، اعراب آنها ظاهری میشود.
برای درک بهتر نکته بالا به مثالهای زیر توجه کنید.
ذهبت کبری إلی المدرسه.
کبری به مدرسه رفت.
(کبری: فاعل و مرفوع به اعراب تقدیری)
شاهدتُ کبری فی المدرسه.
کبری را در مدرسه دیدم.
(کبری: مفعول و منصوب به اعراب تقدیری)
سلَّمتُ علی کبری.
به کبری سلام کردم.
(علی کبری: جار و مجرور به اعراب تقدیری)
همانطور که در مثالهای بالا نشان داده شد، اسم کبری به خاطر داشتن الف مقصوره در هر سه حالت اعراب، حرکت آخرش تغییر نکردهاست. این بدان معناست که کلمات مقصور، معرب هستند اما اعراب آنها در انتهای کلمات نامحسوس و پنهان است. حالا برای درک بهتر اعراب کلمات منقوص به مثالهای زیر توجه کنید.
جاء القاضی.
قاضی آمد.
(القاضی: فاعل و مرفوع به اعراب تقدیری)
شاهدتُ القاضیَ.
قاضی را دیدم.
(القاضیَ: مفعول و منصوب به اعراب ظاهری)
سلَّمتُ علی القاضی.
به قاضی سلام کردم.
(علی القاضی: جار و مجرور به اعراب تقدیری)
همانطور که در این مثالها نشان داده شده، در دومین مثال، وقتی قاضی نقش مفعول گرفته علامت انتهایی آن به فتحه تغییر کردهاست. همچنین با خواندن جمله متوجه میشویم که حضور فتحه در این کلمه برای تلفظ آن دشواری ایجاد نمیکند. اما برای اعراب مرفوع و مجرور، انتهای کلمه قاضی بدون تغییر در جمله باقی ماندهاست.
تمامی موارد ذکر شده بالا، برای کلمات مقصور و منقوصی است که به صورت معرفه و با «ال» همراه باشند. زمانی که «ال» از کلمات حذف شوند نوع حضور آنها در جمله تغییر میکند. یک بار دیگر به مثالهای مربوط به کلمات منقوص توجه کنید.
جاء قاضٍ.
یک قاضی آمد.
(قاضٍ: فاعل و مرفوع به اعراب تقدیری)
شاهدتُ قاضیاً.
یک قاضی را دیدم.
(قاضیاً: مفعول و منصوب به اعراب ظاهری)
سلَّمتُ علی قاضٍ.
به یک قاضی سلام کردم.
(علی قاضٍ: جار و مجرور به اعراب تقدیری)
بر اساس مثالهای بالا میتوانیم بگوییم که کلمات منقوص در حالت نکره هنگامی که بخواهند علامت رفع یا جر بگیرند، یاء انتها کلمه حذف میشود و علامت تنوین کسره (–ٍ-) در انتهای آن مینشیند. اما در حالت نصب به صورت اعراب ظاهری نوشته میشود.
نکته: اگر ضمیر متصل «ی» که متعلق به صیغه ۱۳ (یعنی متکلمالوحده) به انتهای کلمهای بچسبد، آن را تبدیل به یک کلمه منقوص میکند. در نتیجه براساس قواعد کلمات منقوص در جملات ظاهر میشود.
برای درک نکته بالا به مثال زیر توجه کنید.
هذا کتابی.
این کتاب من است.
(کتابی: خبر و مرفوع به اعراب تقدیری)
شاهدتُ کتابی.
کتابم را دیدم.
(کتابی: مفعول و منصوب به اعراب تقدیری)
جعلتُ قلماً علی کتابی.
قلمی را روی کتابم گذاشتم.
(علی کتابی: جار و مجرور به اعراب تقدیری)
همانگونه که در این مثالها پیداست، حضور «ی ضمیر متصل» کلمات را به منقوص تبدیل میکند اما از آنجا که حرکت حرف یکی مانده به آخر و قبل از ی کسره نیست، پس در حالت نصب هم اعراب این کلمات تقدیری میشود.
اعراب بر اساس نقش کلمات
تا اینجا توضیح دادیم که کلمات بر اساس نقششان چگونه اعراب میپذیرند. اما فهمیدن کامل تمامی موارد بالا منوط به این است که بدانیم هر نقشی در جمله نیازمند چه اعرابی است. این بخش از نوشته مربوط به دستهبندی اعراب کلمات بر اساس نقش آنها در جمله است که در ادامه میخوانید.
کلمات با نقش مرفوع
وقتی از نقش مرفوع صحبت میکنیم منظور ما کلماتی است که به واسطه جایگاه خود در جمله باید علامت رفع بگیرند. در زبان عربی کلمات مرفوع عبارتند از:
- فاعل – مانند: دخلتْ فاطمهُ فی الجامعه. (فاطمه به دانشگاه وارد شد.) – فاطمه: فاعل و مرفوع
- مبتدا – مانند: التلامیذُ یقرأوونَ کتبهم. (دانشآموزان کتابهایشان را میخوانند.) – التلامیذُ: مبتدا و مرفوع
- خبر – مانند: الطالبات نشیطاتٌ فی دروسهنَّ. (دانشآموزان در درسهایشان کوشا هستند.) – نشیطات: خبر و مرفوع
- اسم فعل ناقصه – مانند: کان التلمیذُ مجتهداً فی الامتحان. (دانشآموز در امتحان تلاشگر بود.) – التلمیذُ: اسم کان و مرفوع
- خبر حروف مشبه بالفعل – مانند: إنَّ العائله عمودُ المجتمع. (همانا خانواده ستون جامعه است.) – عمودُ: خبر إنَّ و مرفوع
- خبر لای نفی جنس – مانند: لا صفه أقبحُ من الکذبِ. (هیچ صفتی زشتتر از دروغ نیست.) – أقبحُ: خبر لای نفی جنس و مرفوع
- نائب فاعل – مانند: قًتِلَ الجندی فی الحرب. (یک سرباز در جنگ کشته شد.) – الجندی: نایب فاعل و مرفوع به اعراب تقریری
- فعل مضارع در حالت عادی – مانند: یستمعون (گوش میکنند.) – فعل مضارع و مرفوع به نون عوض رفع
کلمات با نقش منصوب
در صحبت از نقش منصوب مقصود ما به کلماتی باز میگردد که به واسطه نقش در جمله اعراب منصوب دریافت میکنند. این نقشها در زبان عربی شامل این موارد میشود:
- مفعولبه – مانند: سمعتُ الصوتَ الجمیل فی الحدیقه. (صدای زیبا را در باغ شنیدم.) الصوتَ: مفعولبه و منصوب به اعراب ظاهری
- مفعولفیه– مانند: کتبَ رسالهً یوم السبت. (روز شنبه نامهای نوشت.) یومَ: مفعولفیه و منصوب به اعراب ظاهری
- مفعول مطلق – مانند: أخرجَ المدیر التلمیذَ المتکاسل إخراجاً. (مدیر دانشآموز را اخرج کرد.) إخراجاً: مفعول مطلق
- خبر فعل ناقصه – مانند: کان التلمیذُ مجتهداً فی الإمتحانِ. (دانشآموز در امتحان کوشا بود.) مجتهداً: خبر فعل ناقصه و منصوب به اعراب ظاهری
- اسم حروف مشبه بالفعل – مانند: إنَّ العائله عمودُ المجتمع. (خانواده ستون جامعه است.) العائله: اسم إنَّ و منصوب به اعراب ظاهری
- مفعولله – مانند: دخل المعلم و قُمنا إحترماً له. ( معلم داخل شد و به احترامش ایستادیم.) إحتراماً: مفعولله و منصوب به اعراب ظاهری
- منادا – مانند: یا شفیقَ الغرباء (ای دلسوز غریبان.) شفیقَ: منادای مضاف و منصوب به اعراب ظاهری
- فعل مضارع بعد از ادوات نصب – مانند: أریدِ أن اُسافرِ إلی کل البلاد. (میخواهم که به همه کشوها سفر کنم.) أن أسافرَ: فعل مضارع منصوب به اعراب ظاهری
کلمات با نقش مجرور
بر خلاف دو نقش قبلی، تنها اسمها هستند که در جملات نقشی میگیرند که اعرابش مجرور میشود. این اسامی عبارتند از:
- مجرور به حرف جر – مانند: ذهب التلمیذ بالحافله. (دانشآموز با اتوبوس رفت.) بالحافله: مجرور به حرف جر بِ
- مضاف الیه – مانند: لاتلبسْ لباس الملوّن. (لباس رنگی نپوش.) الملوَّنِ: مضافالیه و مجرور به اعراب ظاهری
- صفت – مانند: سفرتْ إلی مدنٍ کثیرهٍ. (به شهرهای زیادی سفر کردم.) کثیره: صفت و مجرور به اعراب ظاهری
کلمات با نقش مجزوم
گرفتن نقشهایی که آخرشان مجزوم شود، مخصوص به فعل است و هیچ اسم و حرفی شامل این مورد نمیشود. افعال که مجزوم میشوند عبارتند از:
- فعل امر – مانند: إذهبْ إلی فرعون. (نزد فرعون برو.) إذهبْ: فعل امر و مجزوم به إعراب ظاهری
- فعل نهی – مانند: لاتبطلوا صدقاتکم بالمنِّ و الاذی. (صدقات خود را با منت و اذیت از بین نبرید.) لاتبطلوا: فعل نهی و مجزوم به حذف نون عرض رفع
- فعل مضارع همراه با ادوات شرط – مانند: إن تنصروا الله ینصرکم. (اگر خدا را یاری کنید شما را یاری میرساند.) تنصروا: فعل مضارع و مجزوم به حرف شرط
سوالات متدوال درباره اعراب در عربی
در این بخش به برخی سوالات پر تکرار در رابطه با اعراب در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
اعراب چیست؟
نقشی که کلمات در جملههای عربی میگیرند مهم است، چرا که حرکت انتهایی آنها بر اساس همان نقش تعیین میشوند که نام دیگرش اعراب است.
چرا اعراب در عربی مهم است؟
حرکت آوایی انتهای یک کلمه در زبان عربی بر اساس اعراب تعیین میشود. از این رو دانستن آن برای انتقال درست معنا مهم و ضروری است. به عنوان مثال برای مفعول همواره باید از اعراب منصوب استفاده کنیم تا کارکرد آن با فاعل تداخل نداشته باشد.
معنی اعراب محلی چیست؟
برخی کلمات در زبان عربی مبنیاند. یعنی نقش آنها در جمله تاثیر چندانی بر حرکت انتهایی آنها نمیگذارد و همواره به یک شکل در جملات حاضر میشوند. از این رو در اعراب اینگونه کلمات از اصطلاح محلا مرفوع، محلا منصوب یا محلا مجرور استفاده میکنیم.
اعراب تقریری مختص به کدام کلمات است؟
کلماتی که به الف یا الف مقصوره و یا ی ختم میشوند برای سهولت خواندن از قواعد خاصی پیروی میکنند که در اعراب آنها تاثیر میگذارد. از این رو از اصطلاح تقریری برای این کلمات استفاده میکنیم.
تمرین اعراب در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «اعراب در عربی چیست»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین اول شامل ۱۰ سوال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. تمرین دوم نیز ۵ سوال تشریحی دارد که باید تغییرات لازم را در جملات ایجاد کنید. پاسخ سوالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین اول
گزینه صحیح را انتخاب کنید.
۱. مثنی کلمه (طالب) کدام است؟
طالبات
طلالبین
طالبون
طالبینِ
۲. نوع جمع کلمه غاضبینَ کدام است؟
جمع مکسر
جمع مذکر سالم
اسم جمع
مثنی مذکر سالم
۳. کدام گزینه جمع مونث سالم محسوب نمیشود؟
اذرعات
فرحات
عرفات
أمّهات
جمع مکسر است.
۴. کدام کلمه جمع مکسر است؟
ابیات
فاطمات
لحظات
مریمات
۵. کدام گزینه مفرد است؟
رجُلان
غُفران
طالبان
عارفان
۶. علامتهای اصلی اعراب عبارتند از …
رفع و نصب و جر
ضمه و فتحه و کسره و سکون
واو، الف، یاء و حذف نون
رفع، نصب، جر و جزم
۷. الف علامت رفع است در …
جمع مذکر سالم و مثنی
اسماء خمسه و جمع مذکر سالم
جمع مذکر سالم
مثنی
۸. اعراب اسماء خمسه در حالت اضافه به یاء متکلم … است.
تقدیری
اصلی
فرعی
محلی
۹.اعراب کلمه «هولاء» … است.
اصلی
ظاهری
تقدیری
محلی
کلمه مبنی است.
۱۰. انواع اعراب عبارتند از:
رفع، نصب و جر
ضمه، فتحه و کسره
رفع، نصب، جر و جزم
ضمه، فتحه، کسره و سکون
تمرین دوم
جملات داده شده را با توجه به کلمه داخل پرانتز تغییر داده و بازنویسی کنید.
سوال۱: وضعتِ التلمیذه کتابها فی المحفظه و ذهبت إلی مدرستها. (للغائب)
سوال۲: رجع الولد من الجامعه و سلَّمَ علی والدته. (للغائبینَ)
سوال۳: إنَّ المرأه الصالحه ترَّبی اولادها جیداُ. (للغائبات)
سوال۴: البنات الصغیرات یذهبن إلی الحدیقه و یلعبنَ هناک. (للغائبتینِ)
سوال۵: ینظرُ الطفل إلی السّمکه و یفرح بها. (للغائبه)
جمعبندی
در این نوشته قواعد مهم اعراب در عربی و نکات مربوط به آن را یاد گرفتیم. فهمیدیم که اعراب کلمات مبنی در زبان عربی به سه صورت ظاهری، محلی و تقدیری در جملات نمایان میشود. اعراب ظاهری به دو بخش اصلی و فرعی تبدیل میشود و جمعهای مثنی و سالم هر دو در زیر مجموعه اعراب ظاهری فرعی قرار میگیرند. اعراب محلی به کلماتی اختصاص دارند که مبنی هستند و بدون توجه به نقش آنها در جمله، اعراب آخر کلمه تغییری نمیکند. اعراب تقدیری نیز مخصوص به کلماتی است که به یاء و الف ختم میشوند. بر اساس اعراب تقدیری نوع خوانش کلمات در جملهها متفاوت میشود.