افعال دو مفعولی در زبان عربی کدامند؟
افعال دو مفعولی در عربی به فعلهایی میگویند که بعد از آنها در جمله از دو مفعول منصوب استفاده میشود. برخی از این فعلها بر سر جملات اسمیه عربی وارد میشوند و مبتدا و خبر را به مفعول اول و دوم خودشان تبدیل میکنند و برخی دیگر، فی نفسه دارای دو مفعول هستند و نیازی به جمله اسمیه ندارند. آشنایی با افعال دو مفعولی در عربی به ما کمک میکند تا هم معنی جملات را به صورت درست بفهمم و هم سایر اجزای جمله را به شکل درست آنها به کار ببریم.
در این نوشته از مجله فرادرس قصد داریم ابتدا درباره افعال دو مفعولی، همچنین مفعول و نقش آن در جملات عربی توضیح مختصری بدهیم. سپس درباره انواع افعال دو مفعولی در زبان عربی صحبت میکنیم و مثالهای مربوط به هر یک از این فعلها را بررسی خواهیم کرد. در آخر، با استفاده از تمرینهای انتهایی متن میتوانیم بفهمیم که چه میزان از مبحث افعال دو مفعولی را فهمیدهایم و در کجای این مبحث ضعف بیشتری داریم تا آن را رفع کنیم.
تعریف افعال دو مفعولی در عربی
مفعول یکی از اجزای اصلی در جملاتی است که در آنها فعل متعدی به کار رفته باشد. به عبارتی دیگر، جملهای که فعل لازم داشته باشد، نیازی به مفعول ندارد. در زبان عربی، گاهیاوقات با افعالی رو به رو میشویم که برای تکمیل معنا به دو مفعول نیاز دارند. به این دسته از فعلهای عربی «افعال دو مفعولی» میگوییم. پیش از شناختن این افعال بهتر است اهمیت نقش مفعول در جملات عربی را به خوبی بررسی کنیم و پس از آن به سراغ افعال دو مفعولی و شرایط استفاده از آنها در جملات عربی برویم.
نقش مفعول در جملات عربی
فعل در جملههای عربی میتواند نقش پررنگی داشته باشد. هرگاه دیدیم در جملات عربی فعلی وجود دارد، باید به دنبال فاعل آن هم باشیم. چرا که فعل بدون فاعل معنی ندارد. فاعل انجامدهنده کار است. از این رو ممکن اسم به اشکال مختلف اسم ظاهر، ضمیر بارز یا ضمیر مستتر در جمله حضور داشته باشد.
برخلاف فاعل که حضورش اجباری است، وجود مفعول در جملات عربی، ارتباط مستقیمی با جنس فعل دارد. اگر فعل در جمله، متعدی باشد، برای کامل شدن معنا به مفعول نیاز دارد. اما اگر فعل ما لازم باشد نیازی به مفعول نیست و حضور فاعل برای آن کافی است.
مفعول در زبان عربی انواع مختلفی دارد. به طور کلی این مفعولها در پنج دسته تقسیمبندی میشوند که اصطلاحا به آنها «مفاعیل الخمسه» هم میگویند. همه انواع مفعولها در یک نقطه اشتراک دارند و آن داشتن اعراب نصب است. یعنی هر مفعولی در هر کجای جمله قرار بگیرد اعراب آن باید منصوب باشد و انتهای آن علامت فتحه بگیرد. تنها در صورتی که مفعول جمله مبنی باشد (مثل ضمیر متصل عربی) اعراب آن محلا منصوب میشود.
مفعولها در زبان عربی در سه حالت میتوانند در جمله ظاهر شوند که این سه حالت عبارتند از:
- ضمیر عربی: منظور ضمیر متصلی است که به فعل میچسبد تا معنای آن را کامل کند.
- اسم ظاهر منصوب: یک کلمه جامد یا مشتقی که اعراب منصوب دارد و تکمیل کننده معنای جمله است.
- جمله اسمیه یا فعلیه عربی: گاهیاوقات ممکن است معنای یک فعل متعدی با یک جمله کامل شود. در چنین حالتی مفعول ما یک جمله و اعراب آن محلا منصوب است.
در ادامه، توضیح مختصر هر یک از مفعولهای عربی را همراه با مثال مربوط به آنها میخوانید.
اعراب در عربی چیست ؟ — توضیح کاربرد و انواع به زبان ساده
مفعولبه
مفعولبه با اعراب نصب، سادهترین نوع مفعولهای عربی و نیاز اصلی افعال متعدی در جملات است که میتواند در سه حالت در جمله حضور داشته باشد. به مثال زیر توجه کنید.
ساعَدَنی الأمُّ.
مادر مرا کمک کرد.
(در این جمله مفعولبه، ضمیر متصلی است که به فعل چسبیده است. یکی از نشانههای شناخت مفعولبه، در جایگاه ضمیر، استفاده از «نون وقایه» قبل از چسباندن آن به فعل است.)
۲. مفعول مطلق
وقی بخواهیم شدت انجام شدن یک فعلی را نشان بدهیم باید به سراغ مفعول مطلق برویم. این مفعول معمولا یک مصدر جامد عربی از جنس فعل با اعراب منصوب است. برای شناخت بهتر مفعول مطلق عربی بهتر است به مثال زیر توجه کنید.
کلَّمَ اللهُ موسی تَکلیماً.
بدون شک خدا با موسی صحبت کرده است.
(«کلَّم» و «تکلیماً» هر دو ریشههای یکسانی دارند و برای تاکید بر عمل صحبت کردن در جمله ظاهر شدهاند.)
مصدر در عربی چیست ؟ — تعریف، نحوه تشخیص و ساخت + مثال
مفعول فیه
نشان دادن زمان و مکان انجام شدن یک فعل به وسیله مفعول فیه انجام میشود. از این مفعولبه عنوان قید یا ظرف زمان و مکان نیز نام میبرند. از آنجا که معنی «فی» به صورت مستتر در این مفعول وجود دارد آن را به اسم «مفعول فیه» میشناسند. به مثال مربوط به این مفعول توجه کنید.
ذَهَبتُ إلی المَدرسهِ نَهایهَ الأسبوعْ.
آخر هفته به مدرسه رفتم.
با کمی دقتی متوجه میشویم که میتوانیم از عبارت «فی نهایهِ السبوع» نیز در این جمله استفاده کنیم. اما از آنجا که معنی آن در کلمه مستتر است و نشان دهنده زمان وقوع فعل، میتوانیم آن را به عنوان مفعول فیه شناسایی کنیم.
مفعول معه
کلمه منصوبی که بعد از واو بیاید و نشان دهنده همراهی در انجام شدن یک فعل باشد، مفعول معه آن جمله به حساب میآید. به واو پیش از آن نیز «واو معیت» میگویند. به مثال زیر توجه کنید.
جِئتُ و ابراهیمَ.
با ابراهیم آمدم.
(در این جمله ابراهیم اسم منصوبی است که از بعد از واو معیت آمده و نشان میدهد که چه کسی فاعل را در انجام فعل همراهی کرده است.)
انواع واو در عربی — توضیح کامل + مثال و تمرین
مفعول له/لأجله
به مصدر منصوبی که از جنس فعل نباشد و دلیل انجام گرفتن کاری را توضیح بدهد، مفعول له میگویند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
غادرتُ المدینهَ خوفاً مِنه.
به خاطر ترس از او شهر را ترک کردم.
(«خوف» مصدر منصوبی است که ربطی به فعل ندارد و دلیل ترک کردن شهر را نشان میدهد.)
انواع افعال دو مفعولی در عربی
با فهمیدن انواع مفعول عربی و نقش هر یک از آنها در جمله، میتوانیم به سراغ فعلهایی برویم که به دو مفعول نیاز دارند. پیش از هر توضیحی باید این نکته مهم را در نظر بگیریم که معیار تقسیمبندی افعال دو مفعولی شرایط استفاده یا عدم استفاده از آنها در جملات اسمیه است.
یعنی یک سری از افعال دو مفعولی میتوانند بر سر مبتدا و خبر عربی وارد شوند و آنها را به مفعول اول و دوم خود تبدیل کنند. دسته دیگر، فعلهایی هستند که برای دو مفعولی شدن به مبتدا و خبر نیاز دارند و هر دوی این مفعولها به صورت مجزا در جمله به کار میروند.
بر اساس این توضیح، میتوانیم نتیجه بگیریم که افعال دو مفعولی در زبان عربی به دو دسته تقسیمبندی میشوند که عبارتند از:
- افعالی دو مفعولی که بر سر جملات اسمیه میآیند: از این نوع افعال در زبان عربی با عنوان «ظنَّ و أخواتها» یاد میشود.
- افعالی که به ذات دو مفعول دارند: این دسته از فعلها برای دو مفعولی شدن به جملات فعلیه نیازی ندارند.
در ادامه توضیح هر یک از دستههای افعال دو مفعولی در عربی را همراه با مثال مربوط به آنها میخوانید.
۱. ظنَّ و أخواتها
منظور از «ظنَّ و أخواتها» (یعنی ظن و خواهرهایش) مجموعهای از افعال عربی است که دو مفعول آنها در اصل مبتدا و خبر بودهاست. یعنی ظن و افعال شبیه به آن، بر سر جملات اسمیه وارد میشوند، بعد از مشخص شدن فاعل جمله، مبتدا را به مفعول اول تبدیل کرده و به آن اعراب نصب میدهند و بعد از آن خبر را هم منصوب میکنند تا نقش مفعول دوم جمله را بازی کند.
«ظنَّ و أخواتها» در دسته نواسخ زبان عربی قرار میگیرد. منظور از نواسخ کلماتی است که میتواند با وارد شدن بر جملات عملکرد کلمهها و اعراب آنها را تغییر دهند. از دیگر نواسخ میتوانیم به «کان و افعال ناقصه»، «أنَّ و حروف مشبهه بالفعل» و «لای نفی جنس» اشاره کنیم. برای درک بهتر کارکرد این دسته از فعلها به مثال زیر توجه کنید.
البیتُ واسِعٌ.
خانه بزرگ است.
***
ظَنَنتُ البَیتَ واسعاً.
فکر کردم که خانه بزرگ است.
جمله اول از دو بخش تشکیل شده است. «البیت» مبتدا و مرفوع است و «واسِعٌ» خبر آن با تنوین ضمه که نشان دهنده اعراب رفع آن است. با وارد شدن «ظنَّ» بر همین جمله، مبتدا با گرفتن اعراب نصب به مفعول اول و خبر به مفعول دوم تبدیل شده است. به این ترتیب میتوانیم بگوییم که «ظن» فعل جمله و فاعل آن ضمیر متصل «تُ» و محلا مرفوع است. در ادامه با اشاره به «البیت» و «واسعا» میگوییم دو مفعول فعل ظنَّ با اعراب منصوب که در اصل مبتدا و خبر بودهاند.
برای تشخیص بهتر ظنّ و افعال شبیه به آن دستهبندیهای وجود دارد که کار شناسایی آن را راحت کرده است. در ادامه این دستهبندیها را میخوانید.
أفعال قلوب
این افعال دو مفعولی عربی از آنجا که با قلب حس میشوند به این نام خوانده میشود. این افعال دو دسته دارند که به افعال «رجحان» و «یقین» تقسیمبندی میشوند.
- افعال رجحان
مجموعه از فعلهایی هستند که ترجیح میدهند خبر جمله اسمیه اتفاق افتاده باشد. این رحجان در حدوث فعل در مفعول دوم که اساسا خبر بودهاست به چشم میخورد. از انواع افعال دو مفعولی قلوب رجحان میتوانیم به «ظنَّ، حَسِبَ، خالَ و زَعمَ» اشاره کرد. در ادامه مثالهای مربوط به هر یک از این افعال را میخوانید.
ظَنَنتُ الجَوَّ غائماً.
گمان کردم هوا ابری است.
اصل این جمله «الجوُّ غائمٌ» بوده که با واردن شن فعل «ظننتُ» هر دوی آنها را به مفعول تبدیل کرده است. در نتیجه باید بگوییم «الجوَّ» مفعولبه اول و منصوب به اعراب ظاهری و «غائماً» مفعولبه دوم و منصوب به اعراب ظاهری.
حَسَبتُ محمداً حاضراً.
فکر کردم محمد حاضر است. (محمد را حاضر به حساب آوردم).
در این جمله هم «محمد» و «حاضر» مبتدا و خبری بودند که با آمدن فعل «حسب» به مفعول اول و دوم تبدیل شدهاند.
خَلتُ محمداً ظاهراً.
خیال کردم محمد حضور دارد.
زَعَمتُ محمداً حاضراً.
ادعا کردم که محمد حضور دارد.
افعال ناقصه در عربی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- أفعال یقین
آن دسته از افعالی هستند که بر وقوع خبر یعنی مفعول دوم تاکید میکنند. از جمله آنها میتوانیم به «رأیَ، علم، وجد، عدَّ» اشاره کنیم. به مثالهای مربوط به این افعال و تاثیر آنها بر اعراب مبتدا و خبر توجه کنید.
رأیتُ الصِدقَ منجاهً.
راستی را نجاتدهنده یافتم.
فعل «رأی» معنی دیدن میدهد اما وقتی در معنای دریافتن و یقین به کار برود میتواند در دسته افعال دو مفعولی قرار بگیرد و بر اصل مبتدا و خبر در جمله اسمیه تاکید کند.
نکته: در صورتی فعل «رأی» در معنای دیدن به کار برود تنها یک مفعولبه دست میآورد و آن مفعولبه با اعراب نصب است. به مثال زیر توجه کنید.
رأیتُ الطیورَ.
پرندهها را دیدم.
عَلِمتُ الحقَ محبوباً.
حق را دوست داشتنی دریافتم.
(فعل «علم» نیز معنی دانستن میدهد. اما وقتی این دانستن با تاکید و اطمینان بیان شود کاری میکند تا آن فعل بتواند دو مفعول بگیرد.)
وَجَدتُ الخَیرَ بابَ المَودهِ.
خوبی را دری به سوی دوستی دریافتم.
(معنی دیگر «وجد» پیدا کردن است. اما در صورتی که این پیدا کردن در قلب ما و درباره امور انتزاعی باشد میتواند آن را به فعلی دو مفعولی تبدیل کند.)
یَعُدُّ الرئیسَ رجلاً شجاعاً.
او رئیس را یک مرد با شهامت محسوب میکند.
(«عدَّ» میتواند معنای شمردن هم بدهد. اما در این جمله از آن معنی به شمار آوردن به ذهن خطور میکند. از این رو میتواند دو مفعول در جمله داشته باشد.)
أفعال تحویل و تصییر
این دسته از افعال دو مفعولی در عربی وظیفه دارند تا تحول از یک حالت به حالت دیگر را نشان بدهند. از جمله این افعال میتوانیم به «جعل، صَیَّرَ، إتَّخَذَ، حوَّلَ، أتّخذ» اشاره کنیم. در ادامه میتوانید مثالهای هر یک از این فعلها و تاثیر آنها بر معنای جمله را مشاهده کنید.
جعل النحات الحجر تمثالاً.
مجسمهساز سنگ را به تندیس تبدیل کرد.
اگر چه «جعل» میتواند معنای قراردادن یا گذاشتن بدهد، اما در جایی که معنایی تبدیل کردن و تغییر دادن داشته باشد میتوان آن را یک فعل دو مفعولی در نظر گرفت که بر سر جمله اسمیه وارد شده باشد.
صیّر الخباز الطّحینَ خبزًا.
نانوا آرد را به نان تبدیل کرد.
إتَّخَذتُ الکتابَ خلیلاً.
کتاب را به عنوان یک دوست اختیار کردم.
«إتخذَ» معنی گرفتن میدهد اما هنگامی که در این گرفتن بتوانیم تحولی ایجاد کنیم این فعل به یک فعل دو مفعولی تبدیل میشود. در این مثال کتاب به دوست تغییر حالت داده است.
۲. افعال دو مفعولی ساده
برخی از افعال عربی در هستند که برای دو مفعولی شدن نیازی به آن ندارند تا بر سر جمله اسمیه قرار بگیرند و از مبتدا و خبر به عنوان دو مفعول خودشان استفاده کنند. دو مفعولی بودن این افعال در عربی در ذات و ساختمان معنایی آنها قرار دارد. در جدول زیر تعدادی از این افعال و معنی مرتبط به آنها را میخوانید.
جدول افعال دو مفعولی در عربی | |
فعل | معنی |
أبلَغَ – یُبلِغُ – إبلاغاً | کسی را درباره چیزی مطلع کردن |
أخبَرَ – یُخبرُ – إخباراً | کسی را در مورد چیزی خبر دادن |
اختار – یختارُ – اختیاراً | کسی را برای کاری انتخاب کردن |
أدخل – یُدخل – إدخالاً | کسی را به داخل آوردن (بردن) |
إعتبرَ – یعتبرُ – اعتباراً | کسی یا چیزی را به عنوان کسی یا چیزی تلقی کردن |
أعطی – یُعطی – إعطاءً | به کسی چیزی را دادن |
أعلم – یُعلِم – إعلاماً | کسی را درباره چیزی اطلاع دادن |
أفهَمَ – یُفهِمُ – إفهاماً | برای کسی چیزی را قابل فهم کردن |
ألبَسَ – یُلبِسُ – إلباساً | چیزی را به کسی پوشاندن |
إنتخبَ – یَنتَخِبُ – إنتخاباً | کسی را برای چیزی انتخاب کردن |
أهدی – یُهدی – إهداءً | به کسی چیزی را دادن (بخشیدن) |
بَلَّغَ – یُبَلِّغُ – تبلیغاً | کسی را درباره چیزی مطلع کردن |
ترک – یترُکُ – ترکاً | به کسی اجازه انجام کاری را دادن |
دعا – یدعو – دُعاءً | کسی را با نام یا اسم صدا کردن |
سَلَّمَ – یُسَلِّمُِ – تسلیماً | چیزی را به کسی دادن |
سَمَّی – یُسَمی – تسمیه | به کسی اسمی دادن (روی کسی اسم گذاشتن) |
منح – یمنحُ – منحاً | چیزی را به کسی اعطا کردن |
مَنَع – یَمنعُ – منعاً | کسی را از انجام کاری منع کردن |
بر اساس آنچه که در جدول آمده میتوانیم نتیجه بگیریم اکثر فعلهای دو مفعولی همان فعلهایی هستند که در حالت ثلاثی مجرد متعدی تک مفعولی به حساب میآیند و بعد از وارد به دو باب ثلاثی مزید «افعال» و «تفعیل» میتوانند به افعال دو مفعولی تبدیل شوند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
أفهَمتُهُ المَشروعَ.
من پروژه را برای او قابلفهم ساختم.
إختارَ المهندسَ رئیساً لِلقِسمِ.
او مهندس را به عنوان رئیس بخش انتخاب کرد.
ألبَسَ إبنَهُ السِّروالَ.
او به پسرش شلوار پوشاند.
بَلَّغَ المدیرَ التَّفاصیلَ.
او مدیر را درباره جزئیات مطلع کرد.
سَلَّمَ الطالبَ کتاباً.
او به دانشآموز یک کتاب داد.
مَنَحَ الطالِبَ منحهً.
او به دانشجو یک بورس تحصیلی داد.
یَمنَعُ المعَلِّمُ التلمیذَ التدخینَ.
معلم دانشآموز را از سیگار کشیدن منع کرد.
عَدَّ المُدیرَ مُعَلِّماً ممتازاً.
او مدیر را به عنوان معلم ممتاز محسوب کرد.
مثال افعال دو مفعولی در عربی
در ادامه نمونههای دیگری از کاربرد افعال دو مفعولی در جملات عربی را مشاهده میکنید.
حَسِبَ المدیرَ غَنیاً.
او فکر میکرد که مدیر ثروتمند باشد.
ظَنَنتُ الغریبَ خبیراً.
من آن غریبه را یک آدم متخصص در نظر گرفتم.
جَعَلَ الصَحراءَ جَنَّهً.
او از بیابان یک بهشت ساخت.
وَجَدَ المُحاضرهَ مفیدهً.
او درس نظری را مفید تلقی کرد.
رأَیَ الخُطهَ ناجِههً.
او فکرد کرد که نقشه موفقیتآمیز است.
صَیَّرَ العِلمُ الطالِبَ أُستاذاً.
علم، دانشجو را به استادی تبدیل کرد.
تَرَکتُ الأطفالَ سُعَداءَ.
بچهها را خوشحال ترک کردم.
جَعلَتِ المَدرسهُ الشَّبابَ مؤَدبینَ.
مدرسه جوانان را با ادب کرد.
زَعَمَ الطلِبُ النَحوَ سَهلاً.
دانشجو گمان کرد که دستور زبان عربی آسان است.
خالَ الأُستاذُ الطالبَ نشیطاً.
استاد گمان کرد که دانشجو فعال است.
سوالات متداول درباره افعال دو مفعولی در عربی
در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به افعال دو مفعولی در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
منظور از فعل دو مفعولی در عربی چیست؟
در زبان عربی برخی از فعلها میتوانند دو مفعول داشته باشند. این افعال معمولا در چند معنی به کار میروند و همین موضوع کمک میکند تا بیشتر از یک مفعول بپذیرند.
افعال دو مفعولی در عربی چند نوع است؟
تمام افعالی که درباره یقین و شک، رجحان، تحویل و تبدیل باشند و همچنین افعالی که در ذات دو مفعول داشته باشند در دسته افعال دو مفعولی قرار میگیرند.
تمرین مربوط به افعال دو مفعولی در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «افعال دو مفعولی در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و میتوانید با استفاده از گزینه «جواب» پاسخ درست را ببینید و آن را با جواب خودتان مقایسه کنید. به این ترتیب میتوانید به نقاط قوت و ضعفتان درباره این مبحث پی ببرید.
- جملات زیر را ترجمه و مفعولها را در آن مشخص کنید.
سوال ۱: إتَّخِذه لنفسکَ صدیقاً.
سوال ۲: یُسَمِّی الناسُ هذهِ الظاهرهَ الطبیعیهَ مطرَ السمک.
سوال ۳: إنّی رایتُ دهراً من هجرک القیامهَ.
سوال ۴: صَیَّرَ اللهُ الارضَ خَضِرَه.
سوال ۵: تُعَدّی العالِمُ نفایات الصِّناعیهَ تهدیداً للنظامِ الطّبیعیه.
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس درباره افعال دو مفعولی در عربی مطالبی آموختیم. فهمیدیم که برخی از فعلها در زبان عربی به خاطر به کار رفتن در معانی مختلف این امکان را دارند تا با دو مفعول در جملات ظاهر شوند. از انواع آنها میتوانیم به افعالی اشاره کنیم که دو مفعولی بودن در ذات آنها است. از دیگر دستههای افعال دو مفعولی دسته «ظن و إخواتها» است. این فعلها درباره شک، گمان، یقین و افکار است و از آنجا که از افعال احساسی هستند و اصطلاحا با قلب درک میشوند، میتوانند دو مفعول بپذیرند.